اسماعیل دانا
پرواز تا ملکوت گمنامی
چند سالی است دلمان را به غم ندیدنش سپرده ایم و گاه و بی گاه چشم هایمان زادگاه اشکی می شود که قصیده ی بی پایان فراقش را بر دیوان تمام زندگی مان نگاشته است . رفیق مهربانم اسماعیل دانا بیهوده ورق میخورند «تقویم های جهان» ما همگی در یک روز جامانده ایم روزی فرخنده […]