اهواز شهر ورشکسته محیط زیستی و اکولوژیکی
معصومه محمودی طبیعت و محیط زیست، موهبتی خداوندی است که از مجموعه موجودات، منابع و عوامل و شرایط هماهنگی که در اطراف هر موجود زنده وجود دارد و ادامه حیات به آن وابسته است به وجود می آید.آلودگی محیط زیست بر کیفیت و چرخه طبیعی زندگی اثر می گذارد و پی آمدهای زیانباری برای زندگی […]
معصومه محمودی
طبیعت و محیط زیست، موهبتی خداوندی است که از مجموعه موجودات، منابع و عوامل و شرایط هماهنگی که در اطراف هر موجود زنده وجود دارد و ادامه حیات به آن وابسته است به وجود می آید.
آلودگی محیط زیست بر کیفیت و چرخه طبیعی زندگی اثر می گذارد و پی آمدهای زیانباری برای زندگی انسان و سایر موجودات، گیاهان و بناها دارد. در جهان امروز، مسئله آلودگی، یکی از مهم ترین و حادترین مشکل تمدن انسانی است و نقش انسان در آلودگی محیط زیست بسیار چشم گیر است.
نقش دوسویه شهرها در ایجاد تنش های محیط زیستی و پتانسیل آنها برای تغییر جهت به سوی توسعه پایدار این مراکز را حساس و حائز اهمیت و با چالش های متعددی مواجه کرده است. به طوری که، امروزه چالش های محیط زیست و زیرساخت های شهری به عنوان یک مسئله جدی در مقابل شهروندان و مدیران شهری و تصمیم سازان عرصه زندگی مدنی قرار گرفته است.
کما اینکه سالهاست در اهواز توسعه شهری آنچنانی رخ نداده است و چهره معماری و بناها و ناوگان شهر، سالهاست که پیشرفتی نداشته است، اما محیط زیست اهواز هر ساله ورشکسته و ورشکسته تر شده است و همچنان که به قهقرا میرود روح و روان و رضایت از زندگی در ساکنین این شهر نیز فرو ریخته می شود. این تناقض در عدم توسعه شهری و از آنطرف ورشکستگی محیط زیستی نشان دهنده ی رها شدن شهر به حال خود و فقدان مدیریت شهری است. تجمع رواناب سطحی در فصول بارندگی مشکلی است که سالهای متمادی گریبانگیر مردم اهواز است. رها سازی پسماند و آسفالت نبودن خیابان ها مشکلات حاشیه نشینی قشر محروم را دوچندان نموده است. کمبود سرانه فضای سبز اهواز نسبت به استانداردهای جهانی و تهران منجر به افزایش تاثیر آلودگی ها و ریزگردها و تشدید دمای هوا به واسطه اثر جزیره ای شده است. مبلمان شهری یکی از مواردی هست که باید مطابق با فرهنگ، تاریخ و اکولوژی هر منطقه باشد تا معرف ویژگی های خاصِ آن منطقه در نظر بازدیدکنندگان و افراد غیر بومی باشد که در اهواز کمتر مد نظر قرار گرفته است.
آلودگی، گرما، کمبود مکان های تفریحی و در کل نبود امکانات و بستری از تمکنِ محیط زیستی و زیباییِ منظر برای آرامش روح و روان، باعث شده که شهروندان همواره نیاز روحی به مسافرت و فرار از شرایط حاکم را داشته باشند، که این مورد در کمتر جایی از ایران مشاهده میشود. ریزگرد، کمبودِ فضای سبز، فقدان مناظر زیبا، مشکلات رواناب و فاضلاب، رها سازی پسماند در برخی نقاط شهر،… همه و همه چهره ی شهر را آنچنان ناخوشایند کرده اند که تاثیر منفی آن بر مسائل اجتماعی و فرهنگی کما بیش مشهود است.
آمارهای مهاجرت و نتایج پژوهشها نشان میدهد ۷۷ درصد جوانان در صورت فراهم بودن امکانات تمایل دارند به مکانی غیر از خوزستان مهاجرت نمایند نگرش به دافعه مبدا و جاذبه مقصد و محرومیت نسبی بر این امر موثر بوده اند. با وجودی که بزرگترین سرمایه گذاریها را حوزه نفت و گاز و کشاورزی در استان داریم، ولی بدلیل عدم سرمایه گذاری در حوزه محیط زیست، اهواز نه تنها برای توریستها که برای خود بومیان هم جذاب نمیباشد، مهاجرت ده هزار معلم از این استان مصداقی برای این قضییه می باشد. به طور کلی ورشکستگی محیط زیستی و اکولوژیکی در اهواز ابعادی مانند فرهنگ، مهاجرت، اقتصاد، اشتغال و… را تحت تاثیر قرار داده است، و همزمان با فرسایش محیط زیستی، سایر ابعاد نیز فرسوده شده است. با اینحال آرمانِ داشتنِ شهری به معنای واقعی شهر، و داشتنِ جایگاهی به معنای واقعی شهروند، در ضمیر ناخودآگاه مردم همواره وجود داشته است!
با شهرمان مهربان باشیم، اهواز را دریابیم!
دیدگاهتان را بنویسید