اخبار داغ

یرامون شعارهای انتخاباتی این روزها

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت: “قسمت دوم” این تعبیر را از رئیس سازمان برنامه وقت وام گرفته‌ام به این معنا که وقتی بیان می‌شد در توسعه شتابان طبقه‌هایی زیر چرخ‌دهنده‌ها قرار خواهند گرفت و یا از کشتی توسعه به بیرون پرتاب می‌شوند، بیان شد که […]

اشتراک گذاری
09 خرداد 1400
208 بازدید
کد مطلب : 52232

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت:

“قسمت دوم”

این تعبیر را از رئیس سازمان برنامه وقت وام گرفته‌ام به این معنا که وقتی بیان می‌شد در توسعه شتابان طبقه‌هایی زیر چرخ‌دهنده‌ها قرار خواهند گرفت و یا از کشتی توسعه به بیرون پرتاب می‌شوند، بیان شد که ما سیاست پهن کردن تور را اتخاذ خواهیم کرد. پس از آن شاهد یک دوران گذار هستیم و وزارت رفاه پدید می‌آید.

در دوره بعد، به سیاست رفاهی موسوم به «اعانه‌ای» می‌رسیم. در این دوره هدف رفاه، ارتقای منزلت اجتماعی نیست بلکه بیش از آنکه طبقات اقتصادی پایین توانمند به کسب معیشت شوند، نظریه تقویت سفره مردم غلبه یافت که متاسفانه این دیدگاه هنوز هم کاربرد داشته و در اظهارات برخی از نامزدها می‌توان مشاهده کرد. تصور من این است که سیاست‌های رفاهی توانمندساز نیازمند دانشی عمیق بوده و نتایج آن نیز در درازمدت مشاهده خواهد شد.

از این رو فقدان دانش، کسب رضایت کوتاه‌مدت، شنیدن هورا از جامعه و کنش سیاسی در سامان سیاسی نارس، ناگزیر سیاست‌گذاران را به سیاست‌های رفاهی اعانه‌ای توده ستایانه سوق داده است. با مطالعه نظریه‌های رفاهی و سابقه تاریخی آن در شرایط امروز به مصلحت ملی ایرانیان است که این سیاست‌ها منجر به توانمند کردن همه مردم شود.

اساسا حکمرانی در کشورهای جهان سوم برای ایجاد ثبات و امنیت خود از یک وجه نیازمند نظریه رفاهی است؛ و معمولا سیاست های رفاهی متاثر از کنش‌های سیاسی اجرا می‌شود. یعنی بخشی از نظریه‌های رفاهی در کشورهای در حال گذار از جمله در کشور ما مبتنی بر رقابت در سامان سیاسی نارس و وعده‌ها شکل می‌گیرد.

این نوع سیاست رفاهی باید بیشتر یک کنش سیاسی در نظر گرفته شود. یک سیاست رفاهی درست و کارآمد این است که این سیاست ها، بخشی از برنامه‌های توسعه همه‌جانبه و موزون انگاشته شده و در کنار سیاست‌های رشد به عنوان دیدگاهی عدالت‌گونه از الگوی توسعه مطرح شود.

چون سیاست‌های رفاهی توانمندساز درازمدت هستند دولت‌ها ناچار می‌شوند به سیاست‌های رفاهی ثبات‌ساز برگردند. الزامات سیاست رفاهی که مد نظر من است مبتنی بر سیاست‌های رشد فراگیر، اشتغال فراگیر و توانمندسازی و مهارت‌افزایی جامعه است.

آسیب شناسی از سیاستگذاری در ایران نشان می‌دهد که سیاست های رفاهی سازوکاری دشوار بوده و از این رو در این فضای انتخاباتی سیاست‌های رفاهی رضایت‌بخش ساخت‌و ساز می شوند. اساسا میان ساخت‌وساز و سازوکار تفاوت وجود دارد.

سیاست رفاهی یک پروژه اجتماعی است که به تعبیر من با پروژه‌های «فنسی» ساخت‌وسازی متفاوت است.به عنوان مثال در میدان انقلاب فنس کشیده شده و یک تندیس بالا می‌آید، در بیابان فنسی کشیده شده و آسمانخراشی به بالا می‌رود اما سیاست‌های اجتماعی سیاست فنسی نیستند، با اجرای دشوار و سخت مواجه اند زیرا ذینفعان متعدد دارند که همه آنها باید رشد کنند و منتفع شوند.

اتفاقا سیاست رفاهی اعانه‌ای، از جنس سیاستگذاری فنسی است. هیچ سیاست رفاهی را بدون درگیر کردن نخبگان سیاست‌گذاری و جامعه ذینفع نمی‌توانیم به جلو ببریم.

رویه‌ای که اکنون برخی تریبون‌ها و نامزدها در پیش گرفته‌اند، فریاد قوی سیاست رفاهی مبتنی بر توزیع ثروت‌های موهومی و بدون خلق پایدار ثروت است. اکثر کاندیداها و واضحان نظریه‌های آنها مدت‌هاست از دولت مردمی سخن می‌گویند.

من هم با این واژه موافقم اما باید بدانیم، اگر منظور از دولت مردمی دولتی است که بدون کمک به خلق ثروت، صرفاً سیاست‌های توزیعی و بازتوزیعی بدون درآمد و مبتنی بر ایجاد کسر بودجه ساختاری را مد نظر قرار دهد، این چیزی جز مردم‌ستیزی نخواهد بود.

کشور دیگر ظرفیت این گونه اقدامات را ندارد. اگر چنین نکته‌ای مد نظر قرار نگیرد، آن وقت پیش‌بینی می‌کنم که در آینده سیاسی ایران و به طور غلیظی در چهار سال آینده به سیاست رفاهی اعانه‌ای بازگشت خواهیم کرد و نه تنها شاهد توسعه و پیشرفت به طور ساختاری نخواهیم بود بلکه نوعی بازگشت به عقب (دوران سیاست‌های رفاهی اعانه‌ای) خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *