نقش زنان در پیشرفت جامعه
مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی بهعنوان نیمی از پیکر جامعه از جمله اصول اساسی و اجتنابناپذیر اهداف توسعه در برنامههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی همه جوامع است. به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، زنان بهطور منطقی و بر اساس فطرت انسانی، خواهان فرصتهای برابر با مردمان میباشد و همواره در پی سلامت، ارتقای سطح معلومات، آگاهیها […]
مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی بهعنوان نیمی از پیکر جامعه از جمله اصول اساسی و اجتنابناپذیر اهداف توسعه در برنامههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی همه جوامع است.
به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، زنان بهطور منطقی و بر اساس فطرت انسانی، خواهان فرصتهای برابر با مردمان میباشد و همواره در پی سلامت، ارتقای سطح معلومات، آگاهیها و مهارتها بوده و نشان دادهاند که میتوانند افرادی خلاق، کارآمد، و مدیر باشند.
طبق نگرشهای دینی، مدیریت و برنامهریزی قشر زنان در مسائل اشتغال باید در راستای پرورش استعدادهای ذاتی آنان، احترام به مالکیت فکری و اقتصادی و همچنین در نظر گرفتن ظرافتهای روحی و جسمی و شئونات اسلامی ایشان طراحی شود و معادلات و فرآیندهایی نظیر باورهای عرفی و عقاید غلط حاکم بر بعضی از اقشار جامعه که در عرفهای اجتماعی و حضور زنان تأثیرگذار است تصحیح و تعدیل گردد.
ولی متاسفانه روح حاکم بر جامعه فعلی زنان، نهتنها در جامعه ما بلکه در سراسر دنیا به این الگو ختم شده است که برای تاثیرگذاری بر بدنه اجتماع، حضور فیزیکی زنان در سطح اجتماع الزام دارد بدین معنی که اگر در شرکت، سازمان و یا ادارهای نقص حقوقی و یا مدیریتی وجود داشت فرشته نجات آن سیستم ناقص، زنان هستند.
این موضوع باعث ایجاد رقابت کاذب زنان در مواجهه با مردان در صحنه اجتماع شده است و به جای اینکه خود را یکی از دو بال پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی ببینند، رقیبی نادر و توانمندتر از مردان برای حل مشکلات اجتماعی میانگارند که مردان با توجه به انحصارطلبی تاریخیشان مانع از رشد و شکوفایی آنها در اعصار مختلف شدهاند.
ولی آیا مردان جای زنان را در صحنه اجتماعی قصب کردهاند و اگر بخواهیم عدالتی جامع در اجتماع اتفاق بیفتد باید زنان نیمی از کرسیهای مدیریتی و اجتماعی را از آن خود کنند؟
تساوی حقوق زنان و مردان از جمله سوالات پرتکرار تاریخ بشر بوده است که به چه نحو و صورتی انجام پذیرد و همیشه زنان خود را در اقلیتی رنجور در مقابل مردان دیدهاند. البته طی سالهای گذشته با افزایش آگاهی آحاد اجتماع از نحوه برقراری حقوق بین زنان و مردان مشکلاتی که وجود داشته، مرتفع شده است ولی متاسفانه در بسیاری از موارد به همین موضوع ذکر شده ختم میشود یعنی حال که بسیاری از زنان توان انجام کار در عرصه اجتماع را دارند آماده نشستن بر مناسب مشترک بین مردان و زنان هستند.
با توجه به همه جانبه بودن روند توسعه جهت تعالی انسانها، کاهش نابرابریها و ایجاد عدالت اجتماعی، هنگامی میتوان برنامههای توسعه زنان را مطلوب و مؤثر دانست که ضمن حفظ و تقویت شئونات انسانی و تحکیم جایگاه زن در خانواده، زمینه شکوفایی، ابتکار و خلاقیت را برای آنان ایجاد کرد و امکان ارتقای فرهنگی و مشارکت سازنده و گسترده زنان را فراهم آورد.
در شرایط فعلی که زنان توان حرکت، نقشآفرینی و تاثیرگذاری را در عرصه اجتماع دارند بهتر است که جایگاه اصلی و فراموش شده خود را که تربیت است را دریابند چراکه یک زن در اجتماع فقط به اندازه خود موثر خواهد بود و اگر همین سرمایه زمانی را صرف تربیت کند به اندازه تمامی شاگردان و متربیانش تاثیرگذار واقع میشود.
میتوان امید داشت که مسئولان با برنامهریزی مناسب برای پرورش استعدادهای زنان و کسب مدارج علمی توسط آنان زمینههای حضورشان را در زمینه تولید فراهم و با ایجاد شرایط و محیطهای سالم و تنظیم و تدوین قوانین از آنها حمایت نمایند.
منبع : شبکه خبررسانی دانا
دیدگاهتان را بنویسید