اخبار داغ

مرگ دردناک معلم جوان در میان شعله‌های آتش

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز و به نقل از حبیب خبر، دو ماه پس از فداکاری بزرگ علی لندی، نوجوان ۱۵ساله ایذه‌ای، که جانش را فدای نجات مادر و دختری از شعله‌های آتش کرد؛ این بار در حادثه‌ای مشابه در یکی از روستاهای خراسان رضوی، دانشجومعلم جوانی وقتی مادر و مادربزرگش را در شعله‌های […]

اشتراک گذاری
30 آبان 1400
188 بازدید
کد مطلب : 138039

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز و به نقل از حبیب خبر، دو ماه پس از فداکاری بزرگ علی لندی، نوجوان ۱۵ساله ایذه‌ای، که جانش را فدای نجات مادر و دختری از شعله‌های آتش کرد؛ این بار در حادثه‌ای مشابه در یکی از روستاهای خراسان رضوی، دانشجومعلم جوانی وقتی مادر و مادربزرگش را در شعله‌های آتش گرفتار دید به کمک آنها شتافت و هر دو را نجات داد اما خودش در میان دود و آتش گرفتار شد و جانش را از دست داد.

این حادثه دردناک حدود ساعت ۹ صبح ۲۵ آبان‌ماه در روستای سررود شهر زاوین در خراسان رضوی رخ داد.

محمد روانان، دانشجومعلم جوانی بود که به همراه خانواده‌اش در خانه‌ای کوچک در روستای سررود زندگی می‌کرد و علاوه بر تحصیل در دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی، در یکی از مراکز آموزشی به بچه‌ها درس می‌داد.

صبح ۲۵آبان محمد مثل هر روز زودتر از همه از خواب بیدار و در اتاق کوچکش مشغول انجام کارهایش بود.

هیچ‌یک از ساکنان خانه اما خبر نداشتند که در داخل آشپزخانه حادثه‌ای در حال رخ‌دادن است و به‌ علت نشتی سیلندر گازی که به اجاق خوراک‌پزی متصل بود، گاز فضای آشپزخانه را پر کرده است.

در همین هنگام بود که مادر محمد به آشپزخانه رفت تا زیر کتری را روشن کند اما به محض روشن‌کردن کبریت، انفجاری هولناک رخ داد؛ انفجاری که صدای آن را همه اهالی روستا شنیدند.

خانه در آتش

یکی از شاهدان حادثه می‌گوید: در روستای سررود هنوز لوله‌کشی گاز انجام نشده و مردم روستا از کپسول‌های ۱۱کیلویی برای روشن‌کردن اجاق گاز و آبگرمکن استفاده می‌کنند. خانواده محمد نیز یکی از همین کپسول‌ها را در آشپزخانه قرار داده بودند تا از آن برای پخت‌وپز استفاده کنند.

او ادامه می‌دهد: خانه‌ آنها بر بالای تپه‌ و مشرف به دره است. سه اتاق کوچک با سقف‌های چوبی دارد که از یکی از آنها به‌ عنوان آشپزخانه استفاده می‌شد.

وقتی انفجار رخ داد، صدایی وحشتناک در روستا پیچید. شدت انفجار به حدی بود که یکی از پنجره‌های خانه حدود ۲۰متری آن طرف‌تر پرتاب شده بود و چون سقف و بخش‌هایی از خانه چوبی بود، پس از انفجار شعله‌های آتش خانه را پر کرده بود.

فداکاری بزرگ

پیش از رسیدن اهالی روستا به محل حادثه، محمد که در اتاقش مشغول کار بود، وحشت‌زده بیرون دوید و با دیدن شعله‌های آتش به کمک مادر و مادربزرگش که دچار سوختگی و جراحت شده بودند، شتافت.

او ابتدا مادربزرگش را از میان شعله‌های آتش بیرون کشید و به حیاط برد و پس از آن به میان شعله‌های آتش برگشت تا مادرش را هم نجات دهد.

لحظاتی بعد، معلم جوان موفق شد مادرش را هم از داخل خانه بیرون بکشد اما هنوز کسی نمی‌داند که چرا پس از بیرون‌کشیدن مادرش، به داخل خانه برگشت.

شاهد حادثه می‌گوید: بعضی‌ها می‌گویند که محمد دوباره به داخل خانه برگشته تا مطمئن شود که فرد دیگری در آتش گرفتار نشده است؛ چرا که وقتی حادثه رخ داد، او در اتاقش بود و نمی‌دانست که در هنگام انفجار چه کسانی در آشپزخانه حضور داشتند.

معلم جوان به داخل خانه برگشت اما همسایه‌ها هر چه منتظر بازگشتش ماندند، خبری از او نشد.

شاهد حادثه ادامه می‌دهد: آتش و دود همه جای خانه را پر کرده بود. هنوز نیروهای آتش‌نشانی به روستا نرسیده بودند و از طرفی به‌ دلیل سقف چوبی خانه، شعله‌های آتش هر لحظه بیشتر می‌شد.

ما یکی – دو بار سایه محمد را دیدیم که از کنار پنجره رد شد. انگار دود و آتش اجازه نمی‌داد که راه خروج را پیدا کند.

تصمیم گرفتیم برای کمک به او وارد خانه شویم و برای همین تلاش کردیم با هر چیزی که دم دستمان بود آتشی که در ورودی را دربرگرفته بود خاموش کنیم تا وارد شویم اما وقتی وارد آنجا شدیم، محمد را دیدیم که گوشه‌ای افتاده بود و نفس نمی‌کشید.

او دچار دودگرفتگی و سوختگی شده و به‌ نظر می‌رسید که جانش را از دست داده بود.

مرگ معلم جوان

همه این اتفاقات در کمتر از هفت دقیقه رخ داد و پس از آن بود که نیروهای آتش‌نشانی شهر زاوین به محل حادثه رسیدند.

یکی از آتش‌نشانان می‌گوید: با توجه به مسافتی که ایستگاه آتش‌نشانی تا روستای سررود داشت، ظرف هفت دقیقه به آنجا رسیدیم و توانستیم حریق را مهار و از سرایت آن به دیگر خانه‌ها جلوگیری کنیم.

همزمان امدادگران اورژانس هم رسیدند اما پس از معاینه و عملیات سی‌پی‌آر معلوم شد که معلم جوان جانش را از دست داده است.

وی ادامه داد: متأسفانه محل حادثه خانه‌ای کوچک بود و به‌ خاطر سرما، همه منافذ آن مسدود شده و همین باعث شده بود گازی که از سیلندر نشت کرده بود، در فضای آشپزخانه بماند و به محض روشن‌شدن شعله انفجار رخ دهد.

شدت انفجار به حدی بود که سرسیلندر با شدت به سقف برخورد کرده و بخشی از سقف نیز ریزش کرده بود.

با این حال فداکاری معلم جوان باعث شد که مادر و مادربزرگش از مرگ حتمی نجات پیدا کرده و با جراحات و سوختگی سطحی به بیمارستان منتقل شوند اما متأسفانه معلم فداکار در این حادثه جانش را از دست داد.

به‌ دنبال این حادثه دردناک، سرپرست وزارت آموزش و پرورش ضمن صدور پیام تسلیت با خانواده داغدیده، دوستان و همکاران معلم فداکار ابراز همدردی کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *