اخبار داغ

صفریا صد

مقدمه: این یک سبک زندگیست. دیدِ صفر یا صدی به مسائل زندگی، نگاهیه که در اکثر ما جاری هست و در اغلب مواقع زندگی به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه با این نگاه در زندگی جلو می رویم و تصمیم می گیریم. نگاهی که باعث می شود بسیاری از حقایق از دید ما پنهان بماند. بگذارید […]

اشتراک گذاری
11 شهریور 1400
295 بازدید
کد مطلب : 121377

مقدمه:

این یک سبک زندگیست. دیدِ صفر یا صدی به مسائل زندگی، نگاهیه که در اکثر ما جاری هست و در اغلب مواقع زندگی به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه با این نگاه در زندگی جلو می رویم و تصمیم می گیریم. نگاهی که باعث می شود بسیاری از حقایق از دید ما پنهان بماند. بگذارید با چند مثال موضوع را روشن کنم: اینکه من باید اول باشم و نمره ام ۲۰ باشد، اگر اینگونه نباشد حتما من خنگم. اینکه من باید در فلان شغل خاص استخدام شوم و اگر نشوم حتما بی کفایتم و هزاران «باید» دیگر…

صفر یا صد یعنی چه؟

صفر یا صد یعنی اینکه ما یکسری «باید» هایی را در زندگیمان در نظر می گیریم و آن نقطه به اصطلاح ما می شود همان «نقطه صد» و اگر به آن نقطه نرسیدیم، یعنی صفریم. ما باید همیشه تلاش نیم تا از وضعیت فعلی، مثلا نقطه دوازده یا سیو چهار، جایی در دامنه ی کوه آرزوهامان به وضعیت مطلوب یا نقطه صد مدنظرمان برسیم و قله ی آرزوهایمان را فتح کنیم.

حل مسئله یعنی چه؟

حل مسئله یعنی همین کم کردن فاصله ی بین وضعیت فعلی تا وضعیت مطلوب و در حل مسائل زندگی باید به چند نکته توجه کرد: .فاصله ما تا نقطه صد، دقیقا چقدر است؟ در راه رسیدن به این نقطه چقدر ناهمواری و سختی وجود دارد؟ برای برطرف کردن این سختی ها و ناهمواری ها په هزینه هایی باید بپردازیم؟ آیا من توانایی رسیدن به آن را دارم؟ اصلا رسیدن به این نقطه صد، ارزشش را دارد؟ اینکه من توانایی هایم را به کار ببندم و هزینه هایی (پول، زمان خود و دیگران، تحمل نظرات مخالف، درگیری ذهنی و…) بپردازم، سختی های مسیر را به جان بخرم و تمام تلاشم را بکنم، آیا واقعا ارزشش را دارد؟

آیا ارزشش را دارد؟

باید روی اهداف، چشم انداز و «منِ آینده» که از خودتان ساختید فکر کنید، سود و نفع های رسیدن به آن را در یک کفه ترازو و سختی ها و هزینه هایی که باید بپردازید را در یک کفه ترازو قرار دهید، اما اینجا باید چند مورد را بررسی کنید: 

۱.سود و منفعت از نظر شما چیست؟ پول؟ دریافت تحسین و تمجید دیگران؟ رشد فردی و شخصیتی، رسیدن به یک موقعیت اجتماعی خوب؟ کسب رضایت خداوند؟ یا…

۲.تعریف سختی از نظر شما چیست؟ شاید ظرفیت شما در سختی پایین است و یا چون آشنایی ندارید و روش های راحت تر و کم هزینه تر رفع موانع را نمی دانید، دچار مشکل شده اید.

۳.هزینه از نظر شما به چه معناست؟ به آسیب های روانی، هدر رفتن فرصت ها، سوزانده شدن استعداد ها و مواردی از این دست فکر کرده اید؟ یا پروژه ای را به دلیل هزینه مالی زیاد کنار گذاشته اید؟ به اینکه امکان دارد چندسال بعد چندین برابر این هزینه به شما برگردد توجه کرده اید؟

۴.آیا با یک متخصص، یک راهنمای دلسوز و قابل اعتماد صحبت کرده اید؟

ادامه مسیر…

ما تلاش کردیم که نقطه ی صد خودمان را درست انتخاب کنیم و با سنجیدن سختی ها و سودها و هزینه ها، هوشمندانه در مسیر خود جلو برویم. اگر به آن نقطه ی مدنظر رسیدیم، بسیار هم عالی و این یعنی ما جزو یک درصد از مردم جهان که به نقطه ی صد خود رسیده اند هستیم. اما اگر جایی در نزدیکی های نقطه ی صد متوقف شدیم، به دلایل بسیار زیادی که یکی از آنها که همه با آن دست و پنجه نرم کردیم، ویروس عجیب و غریب کروناست و چه بسا کروناهای دیگری که بر سر راهمان سبز می شوند و غیرقابل پیش بینی هستند. در این مرحله دو راه داریم، یکی اینکه مسیر رسیدن به هدف را تغییر دهیم  و با خلاقیت از موانع عبور کنیم، دیگری آنکه مجبور شویم هدفمان را رها کنیم.

در دو دوراهی چه باید کرد؟

توصیه این است که مورد اول را انجام دهید و تمام تلاش خود را بکنید اما بعضی وقت ها به ناچار باید سراغ راهکار دومی رفت. این مورد شاید سخت و دردناک باشد، اما گاهی لازم است، وقتی ذهن و زمان و پولتان را صرف پروژه ای می کنید که دائما درحال ضرر دادن است، صرفا به این دلیل که چندسال برایش زحمت کشیدید، یا مقدار زیادی هزینه کرده اید و یا بخاطر آن کلی حرف از دیگران شنیده اید، احتمالا دچار «خطای مالکیت» شده اید. خطای مالکیت در روان شناسی یعنی اینکه افراد حاضر نیستند کار بی فایده و یا پرضرری را کنار بگذارند به این دلیل که هزینه های زیادی را صرف آن کرده اند. وقتی آدم ها به این مرحله می رسند، دائما به این فکر می کنند که چرا به قله نرسیدیم؟ و اصلا به مسیر زیادی که طی کرند و در این مسیر تجربه های فوق العاده و و اطلاعات و علم بسیاری کسب کردند، توجه نمی کنند. آن ها خودشان را کاملا شکست خورده می دانند.

نیمه پر لیوان

دقیقا همان جایی که فکر می کنیم اگر «صد» نباشیم پس حتما در نقطه ی «صفر» هستیم و اصلا انگار نه انگار که نود و نه عدد دیگر هم این بین هست و شاید شما در نقطه ی هشتاد و سه یا شصت و هفت باشید، همین نگاه صفر یا صد بر ما حاکم است . ضرب المثل زیبای ایرانی که می گوید: نیمه ی پر لیوان را ببین بسیار متناسب حال این افراد است. «نگاه گورخری» در روان شناسی می گوید باید سیاه و سفید یا خوبی ها و بدی ها را در کنار یکدیگر دید. اینکه با کوچکترین مشکلی خود را شکست خورده، بی لیاقت و بی استعداد بدانید، بسیار کار ناپسندی است و باعث:

۱. عدم رضایت از زندگی

۲. کاهش عزت نفس

۳. پایین آمدن اعتماد به نفس

۴.احساس سرخوردگی و… می شود.

کمالگرایی

این نگاه، از کمال گرایی افراطی یا کمال گرایی منفی نشات می گیرد و همان سرزنشگری است که توقع دارد همه چیز کامل و بی نقص و بدون مشکل جلو برود. کمالگرایی منفی دارای چند نشانه است که با شناسایی آن ها می توانید به وجود آن پی ببرید. یکی آنکه کارها را تا مهیا شدن تمام شرایط به تعویق می اندازید، دیگری آنکه همیشه بخاطر مشکلات کوچک خود را سرزنش می کنید و مورد بعدی آنکه یک ایرادگیر حرفه ای هستید و همه شما را با این ویژگی می شناسند. در واقع نه بی خیالی بیش از حد و ساده گرفتن همه چیز درست است، و نه حساس بودن به تمام مشکلات ریز و درشتی که پیش می آید، پیامبر اسلام (ص) می فرمایند:« خیر الامور اوسطها » میانه باشید و حد وسط را نگه دارید.

نتیجه گیری:

اینکه تلاش کنید بهترین باشید و در عین حال مشکلات و سختی ها را بپذیرید و بجای سرزنش و عصبانیت، سعی در برطرف نمودن آن ها بکنید. نکته طلایی در مواجهه با مشکلات و نواقص، «آرامش» است. «صد» بودن، عالیست! اما همیشه و در همه کارهای نمی توانیم بهترین باشیم. این یک واقعیت تلخ است اما از طرفی کلیفتون می گوید: ما ۳۴ نوع استعداد داریم که «هر» انسانی «حداقل» در پنج مورد از آنها «نابغه» است . باید به دنبالشان بگردیم و در این چه شکست هایی که وجود ندارد، اما این شکست ها لزوما بد نیستند. حواستان به سبک فکریتان، که در ادامه تبدیل به سبک زندگیتان می شود، باشد.

نویسنده: سپیده قهرمان پور دانشجوی روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی

منابع :
شافران رز، اگان سارا، وید تریسی . غلبه برکمال خواهی. مترجمان: دکتر ساراکمالی، دکتر فروغ ادریسی. انتشارات ارجمند. چاپ هفتم. سال انتشار۱۳۹۹
گایز استفان. چگونه کمال گرا نباشیم. ترجمه نرگس محمدی. انتشارات شمشاد. سال انتشار ۱۳۹۶
بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۸۳.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *