اخبار داغ

تالیف کتاب با عنوان فراتر از کیهان توسط دکتر حسنعلی ترنج

پیشگفتار (کتاب “فراتر از کیهان”) ما در یکی از ابعاد نهایت هستی به سر می بریم در جایی که علم، و فلسفه و مذاهب مدام به دنبال تحقیق و بررسی موجودیت آفرینش هستند. اما همچنان در هاله ای از ابهام به سر می بریم و هر چه از زمین دور می شویم اسراری بزرگتر و […]

اشتراک گذاری
27 آبان 1401
285 بازدید
کد مطلب : 151166

پیشگفتار (کتاب “فراتر از کیهان”)

ما در یکی از ابعاد نهایت هستی به سر می بریم در جایی که علم، و فلسفه و مذاهب مدام به دنبال تحقیق و بررسی موجودیت آفرینش هستند. اما همچنان در هاله ای از ابهام به سر می بریم و هر چه از زمین دور می شویم اسراری بزرگتر و بزرگتر ما را در بر می گیرند‌. همانطور که علم مجبور شد مرز ناچیز و کودکانه بیگ بنگ را بپذیرد و خود را مختارانه گول بزند و چون هنوز نتوانسته از این انفجار خودساخته فراتر رود و فلسفه در میان هاله از ابهام خود فرورفته و مذاهب هم به پیروی از یکدیگر فقط به بعد تمثیلی بسنده کرده اند. اما هنوز با حقیقت کائنات و مرز بی مرز عالم نه زمانی وجود دارد و نه مکانی چون از درک این بی انتهایی عاجز هستیم پس مجبوریم به یک مرز ساختگی بسنده کنیم. همانطور که علم مدرن ما به زمان ساختگی بیگ بنگ بسنده کرد چون نمی توانست شکست خود را در مقابل این بی زمانی و بی مکانی محدود کند. فلسفه خود را هرچه خم کرد نتوانست نزدیک شود. براستی راز ابر کیهانی را نمی توان با متر و ثانیه بدست آورد، چون ما در یک بی انتهایی زمان و مکان هستیم و فقط این دو کلمه در جهانی ساده قابل لمس هستند و جهانهای کامل لایه های داخلی ابرکیهان، زمان و مکان مفهوم خود را از دست می دهند. ما هنوز به غیر از حیات در زمین از جستجوی حیات در دیگر گوشه و کنار کیهان عاجز مانده ایم و گاهی مجبورا علم در مقابل ابر کیهان کم آورده است و به این باور رسیده است که؛ تنها زمین منشا حیات است. و دنبال عناصری می گردد که آب و نان باشد و موجودات زنده آن از گوشت و استخوان تشکیل شوند. اما شاید تشابه کمی وجود داشته باشد. همانطور که کوپرنیک به جرم دانش به مرگ محکوم شد، در دنیای مدرن گویا به این باور احمقانه رسیده اند که؛ فقط در زمین موجودات زنده وجود دارد و این کرانه بی هستی عاری از حیات می باشد. شاید درماندگی علم به خاطر گستردگی کیهان و ابرکیهان باشد. چون هنوز معیار سفر در فضا سرعت نور است، که شاید در سایر کیهانهای کامل، سرعت نور سرعتی به کندی لاک پشت در سفر به کره ی ماه باشد. و مسخره تر از آن باور هستی و قیاس آن با محور فیزیک و ماجرای مسخره تر افرینش از بینگ بنگ می باشد، که خود بیگ بنگ به بن بست می رسد. اما عالم هستی خیلی پیچیده تر و بی انتهاتر و بی زمان تر هست و گاهی فیزیک تا جایی کشش پیدا می کند که زمان و مکان و عدد باشد و فیزیک نمی تواند به راز دیواره های ابرکیهان دست یابد. اتفاقات گاهی اتفاق می افتند که قابل دیدار و ساختار باشند. اما مقوله ساختار و دیدار به هم می ریزد و ما نقطه ای سرگردان، در یکی از سیارات معمولی در یک منظومه معمولی تر در یک کهکشان خیلی معمولی در یک خوشه معمولی و در یک کیهان معمولی در کنار تریلیونها کیهان دیگر در لایه بیرونی ابرکیهان سرگردان هستیم، که اجاز ورود به لایه ابرکیهان را نداریم، چون لایه داخلی ابرکیهان مثل لایه بیرونی آن معمولی نیست. و علم با چراغ کوچک خود همچنان در تکاپوی این ابراسرار می دود. و شاید روزی با چراغی بزرگتر در کیهان خودمان به تکاپو بیافتیم و برای افرینش به دنبال مرز و زمان نباشیم و دنبال فراسوی علم، فلسفه و کیش بود. راز حقیقی ابر کیهان در فضایی فراتر از علم، ماده و فیزیک قرار گرفته است، که نمی توان با معیار سنجش سرعت نور به این حقیقت رسید و شاید حقیقت را بتوان در فراطبیعت و عرفان یافت؛ بقول عطار: در این صحرای حیرانی همه چیز گم شود و چنان راز هستی پیچیده است، و باید به طور فرافیزیکی به فراسوی کیهانهای معمولی نگریست.

اثر دکتر حسنعلی ترنج – مهر ماه ۱۳۹۹

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *