اخبار داغ

دانستن یا توهم دانستن، مسئله این است

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز و به نقل از کاشف خبر،  علی خرسند جلالی در یادداشتی نوشت: جامعه امروز ما پر شده است از جماعت پرطمطراق که در رابطه هر پدیده و جنبنده ای نظر تخصصی می دهند. برای فهم این معضل اجتماعی همه گیر باید با سه مبحث مختلف آشنا شویم :۱- توهم […]

اشتراک گذاری
03 مرداد 1401
198 بازدید
کد مطلب : 148170

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز و به نقل از کاشف خبر،  علی خرسند جلالی در یادداشتی نوشت: جامعه امروز ما پر شده است از جماعت پرطمطراق که در رابطه هر پدیده و جنبنده ای نظر تخصصی می دهند.

برای فهم این معضل اجتماعی همه گیر باید با سه مبحث مختلف آشنا شویم :
۱- توهم آگاهی !
۲- دفاع از ناآگاهی !
۳- عدم پذیرش تغییر تفکر !

ماکس پلانک کسی که جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۱۸ گرفت و به تور علمی دور آلمان رفت. هر جایی که دعوت می­ شد همان سخنرانی که درباره مکانیک جدید کوانتوم بود، ایراد می­کرد. بعد از مدتی شوفرِ پلانک سخنرانی او را حفظ کرده بود و یک روز به او گفت: “پروفسور پلانک اینکه هر روز باید یک سخنرانی ارائه بدی حتما خسته کننده هست، نظرت چیست که در مونیخ من سخنرانی کنم؟ تو می­توانی در ردیف جلو بنشینی و کلاه شوفری مرا بگذاری سرت. این کار برای هر دویِ ما تنوع دارد.” پلانک از این ایده خوشش آمد.بنابراین آن روز عصر ،راننده سخنرانی ای طولانی ، راجع به مکانیک کوانتوم برابر حضار ایراد کرد. در ادامه یک استاد فیزیک بلند شد و سوالی پرسید، پلانک که در نقش راننده در ردیف جلو نشسته بود میدانست که راننده اش پاسخ را بلد نیست. در کمال ناباوری ، راننده با اعتماد به نفس بالا و لحنی تمسخر آمیز شروع به خندیدن می کند و می گوید : این چه سوال ساده ایست؟ یعنی دانشمندان این شهر، جواب این سوال ساده را بلد نیستند ؟ این سوال را حتی راننده من هم جواب میدهد و رو به راننده خود که پروفسور پلانک باشد میگوید این سوال رو شما جواب بده. این داستان به “شوفر افکت” معروف است ، راننده داستان ما دچار توهم آگاهی شده بود ! افرادی به چنین عارضه ای دچار می شوند که در مدت زمان کوتاهی با اطلاعات سطحی و مختصر ، بمباران شوند.راننده در طول دو هفته ، هر روز اطلاعات سطحی را از یک منبع علمی دریافت می کرد و تکرار همین اطلاعات ، باعث شد وارد یک باور اشتباه شود و به خود بگوید : من هم بلدم !
یکی از تکراری ترین توهم آگاهی در جامعه ، مربوط به توهم آگاهی در شناخت سیاست و جامعه است.
و اما این توهم آگاهی از کجا می آید؟

بمباران خبری روزانه ، جامعهِ ما هر شبانه روز ، مورد هدف بمباران خبری انواع شبکه ها هستند . اطلاعات سطحی از دنیای بی کران سیاست که فرد را وارد توهم آگاهی می کند.

یادتان هست که راننده ی داستان ، وقتی با یک پرسش علمی روبرو شد ، چه برخوردی نشان داد ؟ یک : اعتماد به نفس بالا و مثال زدنی داشت ، دو : با لحنی تمسخر آمیز ، جو سالن را به نفع خود تغییر داد و پیکان انتقاد یا سوال را از مقابل خود برداشت و در مقابل حاضرین گذاشت .

افرادی که دچار توهم آگاهی هستند ، اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند . همین اعتماد به نفس ، باعث چند رفتار متفاوت می شود : اولا ؛ در مقابل هیچکس و هیچ چیز ، ابراز نادانی نمی کنند! . دوما ؛ معمولا در بحث کردن ، از سه تکتیک ناپسند سفسطه ، تمسخر و توهین استفاده می کنند . ثالثا؛ از حضور در صحنه خیلی خوششان می آید (شومن هستند).

اما متاسفانه جامعه ایران ، به شدت مستعد پذیرش توهم آگاهی ، توسط خود شخص متوهم و مخاطب متوهم است ! چرا ؟! دلایل جامعه شناسی و روان شناسی بسیاری دارد که به چند مورد اشاره می کنم :

۱- نبود مطالعه ۲- نبود آموزش درست از پایه ۳- گرایش جمعی افراد به مسیرهای پیشرفت کوتاه مدت ۴- عشق به سخنرانی در جمع های کوچک و بزرگ. ۵- عشق به همه چیز دانی(کنجکاوی افسار گسیخته) ۶- فاصله قابل توجه دانش روز میان نسلهای جامعه ۷- دوری از علم روان شناسی و قهر با علم روان درمانی.

بنابر علت العلل فوق الذکر ، توهم آگاهی در جامعه به شدت دیده می شود . همه صاحب نظر هستیم ، از پشت تریبون خارج نمیشویم ، اشتباهات خود را قبول نمیکنیم ، باید در همه چیز نظر بدهیم.

هنوز بنیاد و شالوده خردورزی در جامعه ما مستحکم نیست و از در و دیوار این جامعه، کارشناس و متخصص در تمام حوزه‌های سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، و مذهبی سبز می‌شود و با در دست داشتن انواع و اقسام رسانه سعی در القای گفته‌های خود دارند، بدون آن که از مبانی و اصول آن آگاهی کافی داشته باشند؛ علی‌الخصوص در سال‌های اخیر که عطش سیری ناپذیر مدرک گرایی کشور را در بحران جدی فرو برده و فرهیختگی و روشنفکری را به ورطه سقوط کشانده است و ما شاهد ظهور نسلی از اندیشمندان و متفکرانِ دارای سواد علمی ، به وسعت یک اقیانوس و به عمق یک بند انگشت هستیم ؛ حاشا و کلا مقصود من رائفیپوریسم باشد. حال در این بحبحه حساس کنونی وظیفه ما سکوت ، مطالعه عمیق و ترویج گزیده گویی است ؛ نه اینکه عملکردی جوگیرانه داشته باشیم و با دو خط استوری و چند #هشتگ  تنها به ترشح دوپامین اکتفا کنیم.


کدخبر: ۱۴۰۱۶۷۴۰۵۰۴۰۰۳۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *