روز مباهله/ عید فراموش شده
مباهله، روز اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام (ص) و روز عزت اسلام است. مباهله، مهر تأییدی است بر ولایت علی(ع) و برافرازنده پرچم ولایت ایشان بر مدار هستی که ضرورت است بیشتر به آن پرداخته شود. به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز و به نقل از ترشیزخوان، بدون شک یکی از لحظات مهم تاریخی در […]
مباهله، روز اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام (ص) و روز عزت اسلام است. مباهله، مهر تأییدی است بر ولایت علی(ع) و برافرازنده پرچم ولایت ایشان بر مدار هستی که ضرورت است بیشتر به آن پرداخته شود.
به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز و به نقل از ترشیزخوان، بدون شک یکی از لحظات مهم تاریخی در اثبات حقانیت اهل بیت (ع) روز مباهله است که متاسفانه به آن کمتر پرداخته میشود. در همین راستا سعی کردیم مطالبی مستند نوشته شود.
اصل ماجرا چیست
پیامبر نامهای به اسقف نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام را بپذیرند. مسیحیان برای مذاکره با پیامبر هیاتی سه نفره به مدینه فرستادند و در نهایت اسلام را نپذیرفتند و قرار شد در روز مشخص مباهله کنند.
معنای مباهله
«مباهله» یعنی یکدیگر را لعن و نفرین کردن. «بَهَلَهُ اللهُ» یعنی خدا او را لعنت نماید و از رحمت خویش دور کند.
واقعه مباهله و شرط حضور
بامداد روز مباهله، حضرت رسول(ص) به خانه حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد. دست امام حسن(ع) را گرفته و امام حسین(ع) را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای مباهله، از مدینه بیرون آمد. چون نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که اینها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید:
آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوبترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست.
پیامبر(ص) برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله مینشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا میروی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمیکرد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یکنصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورتهایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود برکَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک میشوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند
فرار نجرانی ها
سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با یمن روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر(ص)ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشتهشدن صلحنامه آنان برگشتند.
منبع: الزمخشری، محمود، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص۳۶۸.
کدخبر: ۱۴۰۱۶۷۴۰۵۰۴۰۰۶۲
دیدگاهتان را بنویسید