یوزپلنگ ایرانی در بحران است
به گزارش پایگاه خبری تجهیزنیوز و به نقل از، یوز؛ یکی از واژههای پارسی میانه است، از مصدر «یوزیدن»، بهمعنای جستوخیز بهدست آمده و با ویژگی فیزیکی یوزپلنگ در ارتباط است. این جانور که در معرض خطر انقراض گرفته است، پوستی بهرنگ زرد نخودی با خالهای کوچک و سیاه دارد که به استتار آن در […]
به گزارش پایگاه خبری تجهیزنیوز و به نقل از، یوز؛ یکی از واژههای پارسی میانه است، از مصدر «یوزیدن»، بهمعنای جستوخیز بهدست آمده و با ویژگی فیزیکی یوزپلنگ در ارتباط است. این جانور که در معرض خطر انقراض گرفته است، پوستی بهرنگ زرد نخودی با خالهای کوچک و سیاه دارد که به استتار آن در مناطق بیابانی کمک میکند. یوز آسیایی دارای جثهای کشیده است که طول آن به ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتیمتر میرسد. بهطورکلی، جنس نر این جانور، اندامی بزرگتر از ماده آن دارد و وزن آن نیز در بازه ۳۵ تا ۵۵ کیلو متغییر است.
این گربهسان دارای جمجمهای کشیده است که در شکار به کمکش میآید. خطی با رنگ تیره از گوشه چشم یوزپلنگ بهسمت پایین دهان این جانور امتداد یافته است که به «خط اشک» شهرت دارد. این خطوط در گونه آسیایی، ضخامت بیشتری از گونه آفریقایی آن دارد. بااینحال، مهمترین شاخصه این جانور، سرعت بالای آن است که با ۱۰۰ کیلومتر در ساعت، سریعترین جاندار روی خشکی محسوب میشود؛ گرچه بهدلیل محدودیت تنفس، طی مسافتهای طولانی با چنین سرعتی برای جانور امکانپذیر نیست. دم ۶۶ تا ۸۵ سانتیمتر یوز ایرانی نیز از جمله ویژگیهای آن است که جانور را در سرعت و تعادل یاری میکند. موی کوتاه و یال تیره بر سر و گردن نیز از دیگر خصوصیات منحصربهفرد یوزپلنگ ایرانی است.
یوزپلنگ آسیایی یا یوز ایرانی، گربهسان بومی فلات ایران و شبهقاره هند و عربستان بوده است که اکنون تنها در مناطق حفاظتشده و بیابانی و دورافتاده ایران یافت میشود؛ این موضوع در حالی است که از نیمه قرن بیستم، یوز آسیایی هرگز در کشورهای آسیای میانه و شبهقاره هند مشاهده نشده است تا پیش از جنگ جهانی دوم، جمعیت یوزهای آسیایی در ایران بالغ بر ۴۰۰ قلاده گزارش شده است؛ اما در پی اشغال ایران توسط متفقین و ورود خودروهای کویرنورد و نظامی همچنین تجهیز شکارچیان به امکانات بیشتر، شکار این جانوران رونق گرفت؛ تا جایی که در دهه ۵۰ شمسی، جمعیت یوزپلنگ آسیایی در ایران به نصف آمار خود کاهش یافت.یوزپلنگها به سرزمینهای باز و علفزارها، دشتهای کوچک و مناطق نیمهبیابانی علاقهمندند؛ چراکه در این مناطق بهآسانی به شکار خواهند پرداخت. به همین دلیل، مناطقی از کشور مانند استانهای سمنان، یزد، خراسان شمالی، رضوی و جنوبی، کرمان و تهران که دارای چنین اقلیمی هستند، زیستگاه اصلی یوز ایرانی محسوب میشوند؛ گرچه شکار بیرویه در این مناطق و آسیبپذیری یوزها بهلحاظ عدم توانایی در استتار، این جانوران را به مناطق مرتفعتر کوچانده است و اکنون در مناطق نیمهکوهستانی و درههای خشک میان کوهها مشاهده میشوندعلاوه بر معضل شکار، استخراج معادن، پیشروی بیابانها و تبدیل بخشی از اراضی زیستگاه طبیعی به زمینهای کشاورزی و شهرکهای مسکونی و همچنین نابودی مراتع توسط دامهای اهلی و در نتیجه کاهش تعداد آهو و گوزن نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار بر محیط زندگی یوزپلنگهای آسیایی است.
از آنجایی که یوزپلنگ ایرانی دائما در حال حرکت بین زیستگاههای مختلف است و محدوده خاصی را تصرف نمیکند، اهمیت حفظ زیستگاهها برای بقای این موجود امری ضروری محسوب میشود. در حالحاضر و با توجه به تعداد اندک اینگونه ارزشمند، زیستگاه دقیق یوز ایرانی را میتوان در در شاهرود، طبس، زرند، نائین و بردسکن خلاصه کرد.
زیستگاه یوزپلنگ در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی، سبب بروز محدودیتهای تغذیه برای این جانور شده است؛ ازاینرو، یوزپلنگها شکارچی تمام جانوران حاضر در بیابان محسوب میشوند. گرچه طعمه اصلی این جانور آهو، جبیر، قوچ، میش، بز، کل و حتی خرگوش است، شواهدی از شکار شغال و روباه نیز در یوزپلنگها مشاهده میشود. چرای بیرویه دامها و از بین رفتن مراتع موردنیاز آهو و گوزن، سبب کاهش این جانوران شده است و این موضوع سبب میشود که یوزپلنگها برای تامین غذای خود، به گلهها حمله کنند؛ گرچه این اتفاق بهندرت میافتد؛ چراکه ترجیح یوزپلنگها اجتناب از جوامع انسانی است و گزارشی مبنی بر حمله این جانور به انسان نیز مشاهده نمیشود.
تغییر زیستگاه یوزهای ایرانی به مناطق کوهستانی، تغذیه و شیوه شکار آنها را نیز تحتتاثیر قرار داده است؛ بهطوری که یوزپلنگها دیگر شکار را تعقیب نمیکنند، بلکه از شیوه کمین در آبشخورها برای حمله به طعمه بهره میبرد. علاوه بر این، گزارشهایی از تغذیه یوزپلنگ از گیاهان و میوههای وحشی نیز وجود دارد.
مهمترین عامل قرارگیری یوزپلنگ ایرانی در خطر انقراض، تحولات زمین و زیستگاه این جانور است که عمدتا بهواسطه فعالیتهای انسانی پدید میآید. بیابانزایی، ساختوساز، فعالیتهای عمرانی و معدنی از جمله مهمترین عوامل مخرب زیستگاههای جانوری هستند. بهعنوان نمونه، پروژه احداث جاده در منطقه حفاطتشده کوه بافق که یکی از زیستگاههای اصلی یوز ایرانی است، سبب بروز آسیبهای زیستمحیطی منطقه در چندسال اخیر محسوب میشود. تاکنون تلاش فعالان محیطزیست برای متوقفسازی این پروژه حاصلی در بر نداشته است.
۹ شهریور روز ملی یوزپلنگ ایرانی است و اگر تدبیری اندیشیده نشود، نسل این گربهسان زیبا بهزودی منقرض میشود
زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی ایران، عمدتا محل احداث معادن آهن، مس و زغالسنگ است. تجمع انسانها، ماشینآلات، آلودگی صوتی و جادهکشی بهمنظور بهرهبرداری از معدن، موجب رانده شدن حیوانات، علیالخصوص جانداران غیراجتماعی چون یوزپلنگها از زیستگاه خود میشود. علاوه بر این، استفاده قاچاقچیان مرزی از مسیرهای بیابانی و کویری در دهه گذشته، حفاظت از زیستگاه یوزپلنگها را مشکل مواجه میکند.
در اشاره به عوامل تهدیدزا برای بقای یوزپلنگها، دامها و فعالیتهای چوپانی را نباید از یاد برد. سگهای گله از مهمترین دشمنان یوزپلنگ محسوب میشوند و چوپانها نیز برای حراست از گله خود، این جانداران را با سنگ یا گلوله مورد اصابت قرار میدهند؛ این در حالی است که احتمال حمله یوزپلنگ به دامها بسیار کم است. با این همه، چوپانان و دامداران باید توجه داشته باشند که حتی در صورت حمله یوز به گوسفندان، باید به جانور اجازه شکار بدهند؛ چراکه یوزپلنگ برخلاف گرگ که به تمام دامها آسیب میزند، تنها یک دام را شکار میکند و میگریزد.
یکی دیگر از علل تاثیر دامداری بیرویه در انقراض یوزپلنگها، اشغال منابع آبی طبیعی و از بین رفتن مراتع است. با توجه به محدودیت منابع آبی در دشتهای باز، مناطق استپی و بیابانها، وجود آبشخورها و چشمهها اهمیت فزایندهای مییابد. آشغال این منابع آبی توسط گوشفندان، بزها و شترهای اهلی، موجب رانده شدن یوزها از منطقه میشود. این موضوع حتی سبب کوچ آهوها و گوزنها از زیستگاهشان میشود که خود از منابع غذایی یوزپلنگها هستند.
در حال حاضر و بنا بر آخرین آمار رسمی منتشر شده، تعداد یوزپلنگهای ایرانی حدود ۴۰ قلاده برآورد شده است. این آمار توسط حدسهای کارشناسی و بهسیله دوربینهای تلهای بهکار رفته در زیستگاه این جانداران بهدست آمده است. این دوربینها هنگام حضور یوزپلنگ، عملیات عکسبرداری را بهصورت اتوماتیک انجام میدهند و پس ارائه عکس به کارشناسان حیات وحش، شمارش یوزپلنگها با توجه به خالهای آنها صورت میپذیرد؛ چراکه خالهای این جانوران مانند اثرانگشت انسان، منحصربهفرد است.
بنا بر دادههای سازمان حفاظت از محیطزیست، بیشترین تلفات یوزپلنگها در ایران بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲ اتفاق افتاده است. فعالیتهای آماری این سازمان، جمعیت کل یوزپلنگهای ایرانی را در سال ۱۳۷۶، ۵۰ تا ۱۰۰ قلاده برآورد کرده بود. این جمعیت در سال ۱۳۸۳ ۵۰ تا ۶۰ قلاده و در سال ۱۳۸۷، ۷۰ تا ۱۰۰ قلاده تخمین زده شده بود. متاسفانه دادههای آماری سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ تنها از وجود دو قلاده یوزپلنگ نر در منطقه حفاطتشده بافق خبر میداد که بسیار نگرانکننده بود. ادامه پژوهشها در زیستگاههای میاندشت، عباسآباد، نایبندان، راور، خارتوران و پارک ملی کویر، سرانجام وجود ۴۰ قلاده یوز ایرانی را به اثبات رساند.
سال ۲۰۰۱ میلادی، نقطه آعاز تلاشها برای بقای یوزپلنگ ایرانی بود که با همکاری سازمان حفاظت از محیط زیست و برنامه توسعه سازمان ملل کلید خورد.
عمده فعالیتهای زیستمحیطی این سازمانها در پنج منطقه پارک ملی توران، پارک ملی کویر در استان سمنان، منطقه حفاظت شده بافق و پناهگاههای حیاتوحش دره انجیر و نایبندان در استان یزد بود؛ جایی که تخمین زده میشود ۸۰ درصد جمعیت یوزهای ایرانی را در بر میگیرد. در همین راستا، مرتضی پورمیرزای، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی اذعان دارد:
بر اساس آخرین دادههای علمی در سال ۲۰۱۷ ایران کمتر ۴۰ فرد یوزپلنگ دارد و در این مقاله اثبات شد که جمعیت یوز در ایران نزولی است. وسعت زیستگاه جنوبی یوز در کشورمان بیش از سه میلیون هکتار است ولی یوزهای شناسایی شده از انگشتان یک دست بیشتر نمیشوند. تجربیات بینالمللی نشان داده که وقتی در حد چند هزار هکتار فنسکشی شود، یوزها رفتار طبیعی دارند، همدیگر را پیدا و جفت گیری میکنند و از هم فاصله میگیرند و بعد از بارداری مادهها میتوان نرها را کاملا جدا کرد.
پورمیرزای با اشاره به موفقیتآمیز بودن این روش در آفریقای جنوبی برای تکثیر تعداد یوزها، این روش را تنها روشی دانست که در یک شرایط نیمه طبیعی تکثیر انجام شود و بعد یوز را به محیط طبیعی برگردانند. وی با اشاره به وجود تنها ۱۶ فرد یوزپلنگ در استان سمنان، تصریح کرد:
بر اساس مبنای علمی و در حالت کلی گونهای که زیر ۱۰۰ فرد جمعیت آن باشد، در بلند مدت نمیتواند سلامت خود را حفظ کند. اگر گونهای زیر ۵۰ فرد داشته باشد، در بلندمدت نمیتواند تنوع ژن خود را حفظ کند بنابراین فرقی نمیکند که جمعیت یوزهای آسیایی در ایران ۱۶ فرد باشد یا ۳۰ فرد چون جمعیت اینگونه در کشور در وضعیت بحرانی است. در حال حاضر تک تک افراد یوز مهم هستند؛ ولی افزایش اندک تعداد افراد اینگونه هرچند حائز اهمیت است، بهتنهایی تفاوت چندانی در سرنوشت یوز در کشورمان ایجاد نمیکند.
مدیر عامل انجمن یوزپلنگ ایرانی با اشاره به پوشش کامل زیستگاههای زادآور یوز مثل توران و میاندشت با دوربین تلهای، بر شرایط بحرانی یوزپلنگ ایرانی و لزوم اقدام موثر در راستای حفاظت و تکثیر اینگونه تاکید کرد. وی در خصوص تصمیم سازمان حفاظت از محیط زیست درباره زندهگیری “فیروز” (یوز نر) و انتقال آن به محل نگهداری «ایران» ( یوز پلنگ ماده در اسارت)، اذعان داشت:
یوز ماده در اسارت داشتیم که از طبیعت جدا شده بودند و در اسارت زندگی میکنند. مهم این است که چه تصمیمی برای آنها بگیریم. یا فقط غذادهی کنیم تا عمرشان بهصورت طبیعی به پایان برسد یا تلاش کنیم بر اساس تجربههای جهانی از آنها در جهت حفاظت از یوز کمک بگیریم.
مرتضی پورمیرزای کوشکی (یوز نر در اسارت) را فاقد رفتار جنسی برای جفتگیری با یوز ماده توصیف کرد و با تاکید بر لزوم یافتن یک یوز نر برای جفتگیری، اظهار داشت:
حدود ۱۰ سال است که در زیستگاههای جنوبی یوز که شامل یزد و کرمان و خراسان جنوبی و اصفهان میشود هیچ شواهد «مستند علمی» از حضور ماده در آن منطقه نداشتیم و آخرین بار اوایل دهه ۹۰ خورشیدی تصویر ماده یوز با تولهاش ثبت شد بنابراین پیشنهاد دادیم که از این منطقه یوز نر برای جفتگیری زندهگیری شود اما ادعاهایی مبنی مشاهده یوز ماده یا سرگین آن در این زیستگاهها مطرح شد اما مستنداتی ارائه نشد. این ادعاها موجب شد که نظر سازمان حفاظت محیط زیست تغییر کند و از این زیستگاه یوز نر زندهگیری نشود.
پورمیرزای فیروز را گزینهای قابلدفاع برای جفتگیری توصیف کرد. وی در این خصوص گفت:
فیروز بعد از فصل جفتگیری زندهگیری شد و قصد داشتند در اسارت جفتگیری کند و با توجه به پیر بودن فیروز ممکن بود با جفتگیری شانس انتقال ژن آن هم فراهم شود.
مدیر عامل انجمن یوزپلنگ ایرانی با اشاره به لزوم الگوبرداری از کشور آفریقای جنوبی بهعنوان تنها کشور دارای جمعیت روبهرشد یوزپلنگ، از پیشنهاد خود به سازمان حفاظت از محیط زیست برای جمعآوری یوزها در در محدودههای وسیعی که با فنس محصور شده است، بهمنظور کمک به تسریع جفتگیری آنها خبر داد. وی در این رابطه افزود:
دولت دادههای درست و کارشناسی را برای تصمیم گیری مد نظر قرار دهد این در حالیست که در زمینه زندهگیری یوز نر برای تکثیر در اسارت به نظرات کارشناسی توجه نشد.
از جمله اقدامات مشترک سازمان حفاظت از محیط زیست و برنامه توسعه سازمان ملل، راهاندازی پروژه رادیو تلهمتری و نصب گردنبند ردیاب برای یوزپلنگها در سال ۲۰۰۷ بود که به کسب اطلاعات ارزندهای در خصوص زیستگاه، توقفگاه، مسیرهای رفتوآمد و مهاجرت یوزها شد. تامین بیمه تکمیلی پرسنل و محیطبانان زیستگاه یوزپلنگ و پرداخت خسارت دامداران آسیب دیده نیز از جمله اقدامات سازمان حفاظت از محیط زیست در این زمینه است.
در سالهای اخیر فعالیت رسانهها و مطالب کتابهای درسی، سبب پدیدآمدن عزم عمومی برای حمایت از یوزپلنگ ایرانی شده است. با این حال، نقش بستن طرح یوزپلنگ بر پیراهن تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، توجههای بیشتری را به مسئله انقراض یوز ایرانی جلب کرد. گرچه انتخاب سهوی طرح یوز آفریقایی بهجای یوز ایرانی سبب بروز برخی حواشی جانبی بود، نفس این عمل بازخوردهای مثبت فراوانی را در بر داشت.
از شما همراهان کجارو خواهشمندیم تا نظر و پیشنهادهای خود را در خصوص حمایت هرچه بیشتر از حیات وحش ایران عزیز و یوز آسیایی با ما و سایر کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید