اخبار داغ

چرا جامعه و تاریخ، کربلا خیز شد؟

شرایط زیادی دست به دست هم داد تا جامعه و تاریخ، کربلا خیز شد. به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، در کتاب طرحی برای فردا، آمده است: اول: فئه باغیه ای ست که پیامبر(ص) گفته بودند که روزی وارد حکومت اسلامی می شوند و قدرت را در دست خواهند گرفت، باندهای فاسد قدرت طلب ابتدا […]

اشتراک گذاری
18 تیر 1400
239 بازدید
کد مطلب : 65789

شرایط زیادی دست به دست هم داد تا جامعه و تاریخ، کربلا خیز شد.

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، در کتاب طرحی برای فردا، آمده است:

اول: فئه باغیه ای ست که پیامبر(ص) گفته بودند که روزی وارد حکومت اسلامی می شوند و قدرت را در دست خواهند گرفت، باندهای فاسد قدرت طلب ابتدا در گوشه های حاکمیت دینی خزیدند ولی کم کم فرصت پیدا کردند، توطئه چیدند، جنگ هایی برپا کردند و گام به گام همین احزاب در حکومت نفوذ کردند.

آنان اصول نهضت پیامبر (ص) را قبول نداشتند ولی به تظاهر طوری رفتار می کردند که قبول دارند و شروع به تحریف اسلام و توخالی بودن آن پرداختند و آرام آرام بالا آمدند تا حاکمیت به تدریج تغییر کرد.

دوم: بعضی از سران سابقه دار اسلام، کم کم فاسد شدند و در پی دنیا افتادند تا فداکاری های سابق خود را جبران کنند و به اشراف و سرمایه داران تبدل شدند.

اینان کسانی بودند که اولویت هایشان عوض شده بود و از آرمان های خود فاصله گرفته بودند و از همه مهم تر با احزاب مخالف اسلام که به ظاهر مسلمان شده بودند علیه امام علی(ع) و آل علی(ع) جنگیدند.

سوم: شهادت امام حسین(ع) در دوره نسل سوم نهضت پیامبر(ص) اتفاق افتاد که جوانانی وارد جامعه شده بودند که حلاوت تعالیم پیامبر(ص) را نچشیده بودند و بدر و احد را با چشمان خود مشاهده نکرده بودند ولی چیزی که در جامعه می دیدند درگیری اصحاب پیامبر(ص) بود که همگی آنها دم از اسلام و قرآن می زدند.

تشخیص برای اینان مشکل بود که آیا علی(ع) راست می گوید یا کسانی که با اینان درگیرند؟ البته پیامبر(ص) اقدام هایی انجم دادند که مردم بتوانند حق و باطل را تشخیص دهند.

پیامبر(ص) برای آنکه جامعه اسلامی نسبت به مواضع جریان ها در دهه های بعد توجیه شده باشند تا در صف بندی های آینده جهان اسلام که یک طرف آن حسن(ع) و حسین(ع) و طرف دیگر معاویه یزیداند، حق و باطل را بتوانند تشخیص دهند. ایشان در مناسبت های مختلف از ارزش والای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) سخن گفتند تا در حافظه ها بمانند.

حسین منی و انا من حسینی: خط من خط حسین است و خط حسین خط من است و فردا که من نیستم حسین یعنی من و موضع حسین یعنی موضع من.

یا اگر فرمودند “حسین و حسین سیدالشباب اهل الجنه” نوعی تعیین تکلیف برای آینده جهان اسلام و تشخیص خطوط بود.

حسین منی و انا من حسینی بدان معناست که فردا اموی ها نتوانند بگویند که ما هم اسلامی هستیم و درک و تفسیر خودمان را از اسلام داریم یعنی “حسین یک تفسیر دارد یک تفسیر هم ما“.

اسلام یک تفسیر بیشتر ندارد و آن هم تفسیر حسین(ع) است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *