پیرامون شعارهای انتخاباتی این روزها
به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت: “قسمت اول” بنا بر وظیفه شغلی و اداری خودم ناچارم هر روز مطالب بیربط و باربط زیادی را بخوانم. با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات، فعلا مباحث انتخاباتی و شعارهای نامزدها در صدر اخبار قرار گرفتهاند و همچنین مسائل […]
به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت:
“قسمت اول”
بنا بر وظیفه شغلی و اداری خودم ناچارم هر روز مطالب بیربط و باربط زیادی را بخوانم. با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات، فعلا مباحث انتخاباتی و شعارهای نامزدها در صدر اخبار قرار گرفتهاند و همچنین مسائل حول و حوش تایید صلاحیتها نیز محل گفتوگو و نقدها شده است. من در این مقاله فارغ از آثار سیاسی – اجتماعی فرایند تایید صلاحیتها، قصد پرداختن به شعارها و برنامههایی را دارم که این روزها از افراد کنشگر در انتخابات به خصوص نامزدهای مورد تایید شورای محترم نگهبان میشنویم.
۱. کانون مواضع برخی افرادی که در این زمینه به اظهارنظر میپردازند و حتی برخی کاندیداها بر بنیان بدانگاری و انکار گذشته بخصوص نفی دولت وقت قرار گرفته و هیچ برنامه ایجابی در میان حرفهایشان مشاهده نمیشود و از قضا تکرار نقدهای مخالفان دولت در هشت سال گذشته از تریبونهای مختلف و حتی رسانههای خارجی است. با توجه به اینکه انتخابات ریاستجمهوری در ایران برآمده از سابقه و تجارب و دیدگاههای احزاب نیست، و جامعه قادر به ارزیابی اهداف کاندیداها و سرنوشت آیندهشان نیستند، اظهارات انتخاباتی میباید این نقیصه سامان سیاسی نارس را جبران کرده و مهمترین برنامهها و چگونگی دست یافتن به آن را برای جامعه تبیین کنند.
ایران امروز با تحمل جنگ عظیم اقتصادی و بینظیر تاریخی و فشارهایی که هیچ ملتی آن را تجربه نکرده، نیازمند فهم چگونگی به عقب رانده شدن تحریمها و درک سیاستهای اجتماعی، فرهنگی و نیز پولی، مالی، تولیدی، اشتغال و تجاری است که به تعبیر مقام معظم رهبری «بایستی با توجه به واقعیات و امکانات کشور وعده و شعار داد.» متاسفانه من تاکنون چنین مانیفستی را مشاهده نکردهام و محتوای اکثر مطالب بیان شده را سلبی و نفیانگارانه میدانم.
۲. اگر کسی به برنامههای سختگیرانه برای اصلاحات ساختاری بیماریهای دیرین و مزمن اقتصاد ایران اشاره نکند و نیز برای خروج از مشکلات ناشی از تحریم برنامهای ارائه ندهد، حرفی برای گفتن ندارند. سخنگویان جناحها و کارشناسان مختلفی که این روزها برای دفاع از اینان پیدا شدهاند و از همه مهمتر خود نامزدهای محترم باید بگویند که با تحریم و آثار آن و با اقتصاد نفت زده شصت ساله که این روزها به کمترین میزان فروش آن هم با هزار راه پرپیچ و خم رسیده است، چه خواهند کرد؟
(مشاهده کردم نمایندهای صاحب تریبون آنچنان با درک ضعیف از روابط بینالملل و جهان پیرامون از تولید عظیم و صادرات به همسایگان سخن میگفت گویا نمیدانست این کشورها جزئی از ایران نیستند و در ساختار اقتصاد بین الملل فعالیت میکنند. به نحوی که با بهترین دوستان همسایه ما حتی برای ادای وجه کالای خریداری شده خود و برای خرید واکسن توسط ایران، بعد از چند ماه چانه زنی هنوز نتیجه مطلوبی به دست نیامده است.)
آنانی که فقط وعده شیرین از وام، مسکن، یارانه و حتی حل ۴ ماهه ریشههای تورم میدهند (دیدم یکی از این کارشناسان حامی کاندیداها، آنچنان تقلیلگرایانه و سادهانگارانه نسبت به حل مسائل اقتصادی، مالی و پولی و بخصوص ایجاد اشتغال سخن میگفت که صد رحمت به طرح اول انقلاب موسوم به ساماندهی دیپلمههای بیکار) و از تلخی تصمیمهای سخت برای تداوم اصلاح اقتصاد و جامعه تحریم و کرونازده چیزی نمیگویند، از سخنانشان تلقی بیان صادقانه و راهگشا نخواهد شد.
۳. تحلیل محتوای شعارها و برنامههای ارائه شده تاکنون نشان میدهد بیش از ۸۰ درصد اظهارات صورت گرفته درباره معیشت و جبرانهای معیشتی و سیاستهای رفاهی است. بنابراین در این مقاله قصد دارم کنکاشی در سیاستهای رفاهی صورت داده و نسبت آن را با این وعدهها مشخص کنم. نگاهی به سیر تطور نظری در سیاستهای رفاهی چهل ساله ایران نشان میدهد، سیاستهای رفاهی در اوایل انقلاب بیشتر آرمانگرایانه و مبتنی بر شعار حقوق مستضعفان بوده است و هیچگونه نظریه یا برنامهای در این دوران مشاهده نمی شود یعنی آرمان رفاه جامعه، بدون سیاست و برنامه اجرایی بوده است.
از همین رو نگارنده معتقد است با توجه به اینکه رسیدگی به اقشار پایین اقتصادی از آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و رهبران آن بوده، چون فاقد نظریه پردازی و قرار نگرفتن در الگوهای توسعه بوده، به نتیجه مطلوب نرسیده است. در دوران دفاع مقدس، هژمونی جنگ همه چیز را تحتالشعاع خود قرار داده بود و جامعه ایران نه به فکر سیاست رفاهی بلکه به جامعهای فداکار و از خودگذشته تبدیل شد که حتی به بخشیدن دارایی شخصی خود برای پیروزی در دفاع مقدس دست میزد. در دوران بعد از جنگ، با فروکاستن از هژمونی جنگ، جامعه مطالبهگر میشود و نوعی سیاست رفاهی موسوم به «تور» به گفتمان رفاهی دولت تبدیل میشود.
دیدگاهتان را بنویسید