همیشه انتخابات در ایران دوقطبی بوده است

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، غلامعلی رجایی در پاسخ به سوالی در خصوص پایگاه رأی افرادی که در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده‌اند، گفت: 

این دوره از انتخابات مانند تمامی انتخابات‌های دیگر؛ یک آورده‌ای دارد و کسانی که در آن شرکت می‌کنند می‌خواهند خود  را در معرض رأی مردم قرار دهند. البته بعداز پایان دولت آقای خاتمی که آقای احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تهران وارد رقابت‌های ریاست جمهوری  شد و به پاستور رفت سقف نامزدها از آن چه که بود پایین‌تر آمد. 

امسال در انتخابات ریاست جمهوری به طور مثال ۱۰ الی ۱۵ نفر وکیل و چندین وزیر که بعضاً هم وزیر موفقی نبودند ثبت‌نام کردند؛ از همین رو تصورم بر این است که باید یک بازنگری و سخت‌گیری صورت گیرد و  نباید این گونه باشد که ۶۰۰ نفر خودشان را مستعد اداره کشور بدانند، البته ثبت‌نام‌ها امسال  نسبت به سال‌های قبل کمتر بوده است.

 یک عده با علم بر اینکه در شورای نگهبان دچار ریزش شوند از گردانه رقابت‌ها کنار می‌کشند؛ در مورد باقی افراد هم تصورم این است که بعضی از آن‌ها حرارت شان حتی اطرافشان را هم گرم نمی‌کند چه برسد که کشور و انتخابات را گرم کنند.

به طور مثال  بعضی از این افراد نام‌های ناآشنا هستند؛ مثلاً وزیر سابق فن‌آوری و ارتباطات آقای نامی که ثبت‌نام کرد، کسی ایشان را نمی‌شناسد و اگر مقابل اسم‌شان سمتش را در گذشته ننویسند مردم نمی‌توانند او را بشناسند.

رجایی با اشاره به این که همیشه انتخابات در ایران دوقطبی بوده است، عنوان کرد:

انتخابات امسال هم خارج از دو قطبی اصلاح طلب و اصولگرایی «جهانگیری- لاریجانی» نیست؛ البته یک چند ضلعی اصولگرایی«رئیسی- لاریجانی – رضایی»  را داریم و  درست است افرادی هم ثبت‌نام کرده‌اند اما به دلیل آن‌که آرای آنچنانی ندارند  قابل بیان کردن نیستند که بخواهیم در تحلیل‌های انتخاباتی خودمان بیاوریم؛ باید منتظر باشیم شورای نگهبان اعلام نظر کند و بعد آرایش صحنه را دقیق تر تحلیل کنیم .

اگر اتفاقی برای نامزد اصلاح‌طلب‌ها رخ ندهد، کماکان انتخابات دوقطبی و بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان که یک قطبش لاریجانی و رئیسی هستند و یک قطبش هم نامزدی است که از اصلاح طلبان می‌ماند،‌ شکل خواهد گرفت که من امیدوارم آقای جهانگیری باشد.

رجایی درباره این‌که صحبت از مشارکت کم مردم در میان است و فکر می‌کنید با وجود این شرایط مردم برای رأی دادن به کدام سمت و سو نگاه کنند؛ رسانه‌ها و یا افراد، گفت:

سبد آرای ریاست جمهوری در ایران همه ساله دو مرحله‌ای بوده است؛ یک سبد آرای تکلیفی است که متدین‌ها، مذهبی‌ها وسنتی‌ها هستند که رأی مشخصی دارند و در هر شرایطی که وجود داشته باشد چه سیل باشد و چه زلزله؛ چه نامزد قوی باشد  و چه  ضعیف شرکت می‌کنند. دسته دوم  کسانی هستند که از شهرها و روستای دور افتاده به دلیل آن که احزاب در آنجاها نقشی در شفاف کردن مواضع آدم‌هایی که ثبت‌نام کرده‌اند، ندارند؛ تابع جو کشور می‌شوند که از قضا درصد قابل توجهی را دارند. دسته سوم آرای اصلاح‌طلبان است که اما و اگر و  تحلیل دارند و این‌گونه نیست که تحت هر شرایطی پای کار بیایند.

مشاهده کردیم نماینده اصلاح‌طلب در مجلس ۷۰ هزار رأی آورد، در صورتی که آرای اصلاح‌طلبان در تهران که این رقم نبودو  بسیار بیشتر بود چرا که آمار مجلس قبل وجود دارد که هر فرد بالای یک میلیون رأی دارد و نمی‌شود که یک میلیون ریزش کند و به ۷۰ هزار رای مجید انصاری برسیم! 

آرای خاکستری و یا بی‌تفاوت‌ها متعلق به کسانی است که انگیزه حضور ندارند اما موضوع را رصد می‌کنند و هر زمان که احساس کنند شرایط برای ورودشان مهیا است در میدان حاضر می‌شوند.

معمولا عواملی در برانگیختن این آرای خاکستری مانند شخصیت کاریزماتیک نقش دارد. حتما به یاد دارید که آقای هاشمی زمانی که در انتخابات سال ۹۲ حاضر شدند زلزله‌ای در افکار عمومی ایجاد شد و محبوبیتش طبق آماری که داده می‌شد روز به روز و ساعت به ساعت بالا می‌رفت اما امروز در خوشبیانه‌ترین حالت بعضی از این گزینه‌ها که حتی نمی‌شود نام نامزد را بر روی آن‌ها گذاشت ۳۰ درصد محبوبیت دارند.

اگر عواملی ایجاد شود که آرای خاکستری از کف کنده شوند و به بالا بیایند، به سبد یکی از دوجناح که حتما اصلاحطلب‌ها هستند اضافه خواهد شد. 

آرای خاکستری هیچ میانه‌ای با اصولگرایی ندارند چرا که منتقد، معترض و بعضاً هم مخالف هستند زیرا اصولگرایان و سنتی‌ها همیشه موید وضعیت موجود و تائید کننده سیاست‌های جاری هستند؛ بنابراین برگ برنده دست کسی است که بتواند این ضخامت قشر خاکستری را کمتر و آرا را در سبد خودش جمع کند که آن گزینه حتما اصلاح‌طلب یا  آدمی است که مستقل باشد.

وی با بیان این‌که احمدی‌نژاد آن آدمی نیست که بتواند آرای خاکستری را بیرون بکشد و شانسی در این انتخابات و هیچ انتخابات دیگری ندارد، اظهار داشت: 

از نظر من عمر سیاسی احمدی نژاد تمام شده است و فقط به دلیل حرف‌ها و مواضع متفاوتی که می‌گیرد جایگاهی دارد که آن هم اگر درست افشاگری شود، علی القاعده این پایگاه را هم از دست خواهد داد.

به طور مثال احمدی‌نژاد تا امروز یک مورد از عملکرد خودش چه در شهرداری و چه ریاست جمهوری انتقاده نکرده است؛ درصورتی که کسی نمی‌تواند بدون اشکال باشد، آقای احمدی نژاد اگر در ۸ سال ریاست جمهوری اش حداقل سالی یک اشتباه را قبول کند یعنی بی اشتباه نیست ولی ایشان فقط از عالم و آدم طلبکار است و مشخصاً هنگامی که حزب قوی وجود ندارد و رسانه‌ها هم در این قضایا یا منع می‌شوند و یا خودشان سلیقه لازم را به خرج نمی‌دهند بعضی از آدم‌ها صاحب جایگاه می‌شوند که اگر جایگاه واقعی‌شان مشخص شود آرای ایشان به شدت ریزش خواهد کرد .