اخبار داغ

نگاهی تاریخی به نقش سیاسی و اجتماعی بانوان عصر قاجار

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، یک استاد تاریخ با اشاره به نقش سیاسی و اجتماعی بانوان عصر قاجار، گفت: هنوز هم مشکلات سیاسی زنان به طور کامل حل نشده است. علی باغدار دلگشا در نشست «نقش سیاسی و اجتماعی بانوان در ایران عصر قاجار» که شامگاه گذشته به صورت مجازی برگزار شد، با اشاره به […]

اشتراک گذاری
21 فروردین 1400
198 بازدید
کد مطلب : 42899

به گزارش پایگاه خبری تجهیز نیوز، یک استاد تاریخ با اشاره به نقش سیاسی و اجتماعی بانوان عصر قاجار، گفت: هنوز هم مشکلات سیاسی زنان به طور کامل حل نشده است.

علی باغدار دلگشا در نشست «نقش سیاسی و اجتماعی بانوان در ایران عصر قاجار» که شامگاه گذشته به صورت مجازی برگزار شد، با اشاره به جایگاه زن در ساختار ادبیات فارسی، اظهار کرد: رضا براهنی در کتاب تاریخ مذکر مطرح می‌کند برای آن‌که بتوانیم ساخت، الگو و بافت یک جامعه را بشناسیم باید به ادبیات آن جامعه رجوع کنیم. از آن‌جایی که جامعه ایران ادبیاتی سترگ دارد بسیاری از گفتمان‌های فکری، اجتماعی و حتی دیانتی و مذهبی خود را در ادبیات به نمایش گذاشته است. با این حال با مراجعه به ادبیات می‌بینیم زن جایگاه برجسته‌ای در ادبیات ایران ندارد.

وی با اشاره به بیت «زن چیست نشانگاه نیرنگ/ در ظاهر صلح و در نهان جنگ»، ادامه داد: فارغ از این‌که در صلح و نهان چه هست، گزاره اول حائز اهمیت است. در این بیت «چیستی» حاصل شی‌ءوارگی است؛ چراکه ما «کیست» را برای انسان به کار می‌بریم.

باغدار دلگشا در ارتباط با مفاهیم مدرن در خصوص زنان، تصریح کرد: بانوان واژه‌ای مدرن است، اما واژه‌ای است که برای نخستین‌بار در دوران قاجار توسط زنان برای معرفی جنس خود استفاده شده و در حقیقت تلاشی بوده مبنی بر این‌که واژه‌هایی همچون «عورتینه»، «ضعیفه» و «ذلیله» تبدیل به گفتمان‌های اصلاحی چون «نسوان» و «مخدرات» شود و از خلال آن واژگانی چون زنان و بانوان ظاهر شود.

این استاد تاریخ با طرح این پرسش که «چه کسانی پدیدآورنده‌ نقش زن در ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه هستند»، بیان کرد: آن‌طور که از اوراق و مطبوعات دوره قاجار مشاهده می‌شود در آن دوران مردان نیز از جایگاه حقوق شهروندی برخوردار نبودند و به طبع آن زنان جایگاه فرودستانه‌ بیشتری نسبت به مردان داشتند. از میانه دوره ناصری بود که به مسئله زن توجه شد. پیش از آن زنان نقش‌آفرینی‌هایی داشتند که نمونه بارز آن‌ را در خیزشی می‌بینیم که زنی با نام فاطمه برغانی، قره‌العین به نقش‌آفرینی در آن می‌پرداختند.

وی بیان کرد: در این ساختار برای نخستین‌بار مطبوعات فارسی‌زبان برون‌مرزی به مسئله زنان توجه نشان دادند که سرآمد این جراید، روزنامه «قانون» است که در ۱۳۰۷ هجری قمری منتشر ‌می‌شد. برای نخستین‌بار میرزا ملکم‌خان از زنان که نصف هیأت اجتماعیه بشر هستند صحبت ‌کرد و واژه زن را به کار ‌برد. البته شرایطی که ملکم‌خان در ‌آن حاضر بود و شورش زنان انگلیسی در راستای حق رأی را مشاهده می‌کرد، بسیار در بیان این گزاره‌ها نقش داشت.

باغدار دلگشا ادامه داد: از سوی دیگر اندیشمندان دیگری چون میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی هم در آثاری چون «سه‌مکتوب» و «صد خطابه» به تحلیل این امر پرداختند. همچنین در رساله «آداب مردی» که توسط امیراصلان به نگارش درآمد به نقد مرد مداری‌های دوره‌ی قاجار ‌پرداخته شد. پنج یا ۶ سال پس از آن، رساله دیگری با عنوان «معایب‌الرجال» به نگارش درآمد. همچنین آثاری همچون «بی‌بی خانم استرآبادی» و «تادیب‌الرجال» منتشر ‌شد. این‌ها نخستین گام‎‌هایی بود که در دوره‌ ناصری شکل گرفت.

وی گفت: در دوره‌ مظفری این امور تداوم پیدا ‌کرد، اما تفاوت ساختاری این دوره با دوره‌ ناصری در این است که در دوره‌ ناصری نقد ساختارهای اجتماعی در مطبوعات فارسی زبان درون ایران کشیده نمی‌شد، در حالی که در دوره‌ مظفری نقد ساختارهای اجتماعی به مطبوعات داخل هم کشیده ‌شد.

این پژوهشگر تاریخ با بیان این‌که «سرآمد این اقدامات نظام مشروطه در ایران است»، تصریح کرد: البته مشروطه همان‌طور که در مقطعی راهگشا بود و شاید از نظر جامعه مدنی دلگشا هم بود، اما محدودیت‌ها و کج‌روی‌های خود را هم داشت. در مجموع ساختار اصلی جامعه مدنی در دوره مشروطه شکل گرفت و برای نخستین‌بار حقوق شهروندی در ساختار آن مطرح شد. در این الگو بود که به زن و ساختار آن توجه شد و مکتوب نگاره‌هایی هم در جراید شکل گرفت.

وی افزود: نخستین نظام‌نامه‌ انتخاباتی که در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به نگارش درآمد، انتقادهای برخی از انجمن‌های زنان مانند انجمن «غیبی نسوان» را برجسته کرد، اما این اعتراضات بسیار اندک بود و بیشتر طرح مسئله‌ حقوق اجتماعی زنان دنبال می‌شد که نمونه‌های شاخص و بارز آن در جرایدی چون «صور اسرافیل»، «مساوات»، «ایران نو»، «حبل‌المتین» و… مشاهده می‌شد.

باغدار دلگشا بیان کرد: تحول عمده‌ای که در نقش سیاسی زنان مطرح ‌شد، همزمان با انتشار جراید تخصصی زنان بود. از سال ۱۲۶۹ هجری شمسی به بعد که جریده‌ای با نام «دانش» انتشار پیدا کرد، توجه به ساختار و مسائل زنان به‌صورت ساختارمندتر مطرح شد. تا پیش از این دوره مکتوبات مربوط به زنان در جراید غیر زن‌نگار منتشر می‌شدند و عمدتاً بر روی مطالبات آموزشی و حق تحصیل متمرکز بودند.

وی با اشاره به این‌که «هم‌زمان با انتشار جراید زن‌نگار ساختار سیاسی و اجتماعی تغییر ‌کرد»، خاطرنشان کرد: روزنامه «زبان زنان» سومین جریده‌ زنان بود که به‌صورت مستقیم وارد موضع‌گیری سیاسی ‌شد و حتی در سرمقاله‌ای با عنوان «ما و انتخابات» به نخستین نظام‌نامه انتخاباتی ‌پرداخت. تا پیش از این جرایدی مانند «دانش» در امر سیاسی  اخباری را از تحولات سیاسی زنان انگلیس مطرح می‌کردند و غیر مستقیم به محرومیت سیاسی زنان اشاره می‌کردند یا روزنامه «شکوفه» دومین جریده‌ زن‌نگار، در مقاله‌ای عنوان کرد که «ما زنان که حق رأی نداریم چون نواقص‌العقول هستیم، اما از مردانی که حق رأی دارند خواهش می‌کنیم به این لیستی از مردان که معرفی می‌کنیم رأی بدهند».

این پژوهشگر و استاد دانشگاه با اشاره به این‌که «هنوز مشکلات سیاسی زنان به طور کامل حل نشده است»، گفت: در مجموع مشکلات سیاسی حل نمی‌شود، همان‌طور که تا به امروز حل نشده است. یکی از آن‌ها مفاهیمی مانند رجال سیاسی است که ما باید با استفاده از خرد جمعی آن را حل کنیم و نگذاریم مسئله باقی بماند.

وی ادامه داد: در این ظرف زمانی زنان بیش از آن‌که به دنبال طرح مطالبات سیاسی باشند، به دنبال نقد ساختارهای اجتماعی بودند. نکته‌ مهم این است که در فاصله‌ سال‌های ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۷  بخش عمده‌ای از جراید زن‌نگار در خارج از تهران منتشر می‌شدند و علیه آن‌ها موضع‌گیری شده و توقیف می‌شدند.

باغدار دلگشا با اشاره به این‌که «زنان در این ساختار به طرح هویت جنسیتی خود می‌پرداختند»، عنوان کرد: برای نمونه در داستان «رقت‌انگیز» که در مجله «زبان زنان» منتشر می‌شود، صدیقه دولت‌آبادی یک نوع زیست‌نامه خود را در زبان داستان بیان کرد که در خردسالی با یک مرد چهل‌ساله ازدواج کرده است. او در این داستان به ازدواج زودهنگام و کودک‌همسری و استقلال نداشتن در تصمیم‌گیری برای زنان اشاره ‌کرد.

وی در خصوص فعالیت زنان قاجار در مورد حجاب، گفت: در جرایدی مانند «عالم نسوان»، «پیک سعادت نسوان» و «نامه بانوان» که در سال ۱۲۹۹ منتشر می‌شدند موضع‌گیری جدی‌ در قبال حجاب زنان مطرح می‌کردند و حتی حجاب اجباری را مورد نقد جدی قرار دادند. فارغ از این‌که این گزاره‌ها درست یا نادرست هستند، نگاه انتقادی در این سطح برجسته می‌شود که زنان به دنبال باز هویت اجتماعی خود هستند، زنان دارای قدرت تصمیم‌گیری و… هستند و با طرح این پرسش‌ها می‌خواهند جامعه را حساس کنند.

این استاد تاریخ در خصوص مدارس زنان در دوره‌ ناصری، بیان ‌کرد: در این ظرف زمانی، ما یک مثلث جغرافیایی داریم که قزوین، ارومیه و همدان را شامل می‌شود و مدارس متعدد زنان را داریم. البته بخش عمده‌ای از  کسانی که محصل این مدارس هستند از خانواده‌های مسیحی هستند که دختران خود را به مدرسه می‌فرستند و خانواده‌های مسلمانی که دختران خود را برای تحصیل به این مدارس بفرستند بسیار اندک هستند.

وی با اشاره به پایگاه اجتماعی زنان فعال در این دوران، اظهار کرد: در این ساختار عمده زنانی که به مکتوب‌نگاری و فعالیت‌های اجتماعی می‌پردازند، افرادی هستند که با واژه مسئله و حقوق اجتماعی آشنایی دارند و این گزاره خیلی مهمی است. بخش عمده‌ای از این زنان بهایی بودند که اعتقادات خودشان را مطرح می‌کردند. این زنان عمدتاً زنان تحصیل‌کرده و متوسط شهری بودند که در تهران ساکن بودند.

باغدار دلگشا افزود: این مسئله نشان می‌دهد که پایگاه‌های اجتماعی عمدتاً در یک جامعه‌ شهری شکل گرفته و این جامعه شهری عمدتاً مرکز و تهران است، اما زنان طبقات اجتماعی دیگر هم این گزاره‌ها را داشتند که آن‌ها هم وارد این مسئله شدند.

وی در مورد علت به نتیجه نرسیدن مطالبات حقوقی و سیاسی زنان در آن دوران، بیان کرد: در خصوص برخی از مطالبات مانند مطالبات حقوقی و سیاسی به دلیل آن‌که یک نگاه واحد و یک اتحاد و ساختار منسجمی وجود نداشته، موفق نشدند مطالبات خود را محقق کنند. مسئله‌ای که ابتدا توسط زنان مطرح ‌شد مطالبات زنان است، اما در ادامه علاوه بر طرح مسائل زنان به طرح مسائل اجتماعی نیز ‌پرداختند.

این استاد تاریخ با اشاره به این‌که «در مقابل برخی از این مطالبه‌گری‌ها واکنش تندی صورت می‌گرفت»، تصریح کرد: برای مثال زمانی که بی‌بی خانم استرآبادی مدرسه‌ای را در تهران با عنوان «دوشیزگان» تأسیس کرد، این دبستان با این برداشت که ‌واژه دوشیزگان غیر اسلامی است مورد تکفیر قرار گرفت.

وی اضافه کرد: همچنین برای نمونه بعد از واقعه‌ای که در اصفهان اتفاق افتاد، صدیقه دولت‌آبادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت. یا نمونه دیگر این است که همسر اول عصمت تهرانی زمانی که متوجه شد او روزنامه‌نگاری می‌کند و به صورت مخفی به دختران آموزش می‌دهد او را در اتاق  زندانی کرد و دور تا دور او را دیوار ‌کشید.

منبع : ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *