این روزها خوزستانیها ، به جای فرش روی گِل میخوابند
*این روزها خوزستانیها ، به جای فرش روی گِل میخوابند* *ابراهیم متینسیرت* دو روز از بارندگی خوزستان گذشت، دو روزی که هر ساعتش هزار سال طول کشید. باران رحمت الهی است، اما سالهاست در خوزستان معنیاش فرق کرده است. وقتی اسم باران میآید، نگاهها در هم میپیچد و از پیر و جوان خدا خدا میکنند، […]
*این روزها خوزستانیها ، به جای فرش روی گِل میخوابند*
*ابراهیم متینسیرت*
دو روز از بارندگی خوزستان گذشت، دو روزی که هر ساعتش هزار سال طول کشید. باران رحمت الهی است، اما سالهاست در خوزستان معنیاش فرق کرده است. وقتی اسم باران میآید، نگاهها در هم میپیچد و از پیر و جوان خدا خدا میکنند، آبگرفتگی نشود و خانه و کاشانه به زیر آب نرود. اما افسوس که انگار، بیچارگی و درماندگی با سرزمین طلای سیاه گره خورده و قرار نیست با وجود گذشت بیش از سه دهه، جنگ در خوزستان پایان یابد.
دو فیلم این روزها پربازدید شد. یکی از جنوب و دیگری از پایتخت. اولی در جنوب، مادری با شیله عربی، در فاضلاب قدم برمیدارد و با این طرف آن طرف رفتن، اتاقهای پر از تعفن فاضلاب و دارایی به باد رفتهاش را نشان میدهد و خطاب به مسئولین همیشه غائب، با بغض گلایه میکند. دومی در پایتخت، پرستاری با ناخنهای بلند لاک زده و خاطری آسوده و بدور از هر دغدغه، در حالی که ابتدا تاریخ 99/9/9 را نشان میدهد، یکی یکی در اتاقهای هتل بیمارستان را باز میکند و با نشان دادن چیدمان اتاق نرخها را ۵۰۰ هزار تومان تا سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان اعلام میکند، بله درست شنیدید،این مبلغ فقط برای چیدمان است. هزینه اقامت در اتاق و استفاده از امکاناتی مانند: پزشک خصوصی، پرستار و خدماتی فیلمبرداری و … و صد البته زایمان مطمئنا از چند ده میلیون تومان فراتر می رود.
جای تاسف دارد، در کشوری که رسیدگی به محرومان شعار اصلی است، همزمان و در یک شب، جمعیتی بالغ بر پنج میلیون تَن ( جمعیت تقریبی خوزستان به گواه مرکز آمار سال ۹۵) متاثر از بارش متناوب ۴۸ ساعته، هست و نیستشان نابود شود و از فراق حضور نداشتن مسولان استانی فریاد فغان سر دهند و در جایی در پایتخت، میلیونها تومان هزینه به دنیا آمدن نوزاد شود؟؟! البته قطعا چنین هزینههای از سوی قشر نوکیسه صورت میگیرد. کسانی که به واسطه رانت، ثروتهای بادآورده، نوسان اقتصادی و … به ناگاه به طبقات مرفه جامعه پرتاب شدند. نگارنده منکر وجود طبقات مرفه در جامعه نبوده نیست و این طبقه را نفی نمیکند، اما حضور نوکیسهها در میان طبقه مرفه فاجعه به بار میآورد
از جمله مهمترین ویژگی نوکیسهها میتوان به: حریص بودن به دیده شدن، خرج کردن بیحساب و کتاب، خودنمایی به شکلهای مختلف و بعضا نامتعارف و خلاصه دست زدن به هر کاری برای دیدن شدن و سرکوب احساس حقارت اشاره کرد. در واقع خلاء پرتاب شدن از یه قشر پایینتر به قشر مرفه با موارد بالا جبران میشود. البته که نوع زندگی به اصلاح لوکس و ظاهرسازانه این قشر از جامعه، در دراز مدت به دیگر اقشاری که با آنها در ارتباط هستند تاثیر منفی میگذارد.
در نهایت، میتوان نتیجه گرفت، در شرایطی که خوزستان با ثروت هنگفت خدادادی، درگیر سادهترین مسائل زیرساخت شهری است. مسائلی که به هنگام چند ساعت بارش مداوم، خودش را با جاری شدن سیل و فاضلاب نشان میدهد. البته که مشکلات به اینجا ختم نمیشود و مواردی همچون: مبلمان شهری، بیماریهای تنفسی، آلودگی شدید محیط زیست( به واسطه فعالیت شرکتهای صنعتی) و .. سالهاست که چهره شهری را از جایجای، استان زرخیز خوزستان ربوده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، نوکیسهها، در همه جای کشور به رشد قارچگونهی خود میدهند. اگر میخواهیم، در آینده نزدیک، فقر و محرومیت را ریشهکن کنیم و جلوی رشد نوکیسهها را بگیریم، باید هرچه زودتر دست به کار شویم و جلوی رانت و ارتباطات نامشروع را بگیریم.
سالهاست فریاد مردم نجیب و صبور جنوب برای گوش مسئولان آشناست، اما دریغ که، به جای همراهی و حل مشکلات، با به زبان راندن چند جمله به ظاهر منطقی، نه تنها مشکل را حل نمیکنند، بله گرهای به هزاران گره کور دیگر اضافه میکنند. غمانگیزترین قست ماجرا مطالبه حداقلی زیرساخت از سوی مردم منطقه و بیپاسخی مسئولان استان خوزستان است. جایی که مردم به جایی درخواست احداث: پارک و فضای سبز، کتابخانه، سالن سینما و تئاتر، فرهنگسرا، التماس لایروبی فاضلاب و ترمیم آسفالت را میکنند. *این روزها خوزستانیها ، به جای فرش روی گِل میخوابند*
راستی هر کس گمشدههای دور روز بارندگی، یعنی استاندار، مدیر آبفا مدیر بحران، شهردار اهواز را پیدا کرد، سلام گرم برساند و خاضعانه بخواهد که دیگر به دفترشان برنگردند، چرا که بود و نبودشان هیچ تفاوتی ندارد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید