اخبار داغ

تأثیر جنگ قره‌باغ بر بازارهای انرژی

مناقشه قره‌باغ به بزرگ‌ترین مسئله‌ و چالش سیاست خارجی ارمنستان و آذربایجان در سال‌های پس از استقلال مبدل شده است، به نحوی که امروزه شناخت سیاست خارجی ارمنستان و آذربایجان بدون شناخت دقیق بحران قره‌باغ امکان‌پذیر نیست. به‌خصوص که دشمنی بین دو طرف منحصر به مسائل سیاسی و ارضی نیست، بلکه جنبه‌های قومی را نیز […]

اشتراک گذاری
17 آبان 1399
196 بازدید
کد مطلب : 8694

مناقشه قره‌باغ به بزرگ‌ترین مسئله‌ و چالش سیاست خارجی ارمنستان و آذربایجان در سال‌های پس از استقلال مبدل شده است، به نحوی که امروزه شناخت سیاست خارجی ارمنستان و آذربایجان بدون شناخت دقیق بحران قره‌باغ امکان‌پذیر نیست. به‌خصوص که دشمنی بین دو طرف منحصر به مسائل سیاسی و ارضی نیست، بلکه جنبه‌های قومی را نیز در برگرفته است. در حالی که در درگیری‌های فعلی که از ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز شده، یک‌بار دیگر جغرافیای جنگ به منطقه قره‌باغ بازگشته است، در جریان جنگ چهارروزه ژوئیه ۲۰۲۰ در منطقه تووز در شمال شرقی ارمنستان و شمال غربی آذربایجان که ۳۰۰ کیلومتر از منطقه مورد مناقشه قره‌باغ دورتر بود، درگیری در حوزه‌ای رخ داد که محل عبور خطوط انتقال انرژی جمهوری آذربایجان به اروپا بود. با توجه به آنکه درگیری فعلی دارای دامنه و سطحی گسترده‌تر از درگیری‌های گذشته میان دو کشور است، احتمال آنکه مناقشه قره‌باغ یک‌بار دیگر مناطق راهبردی انتقال انرژی را تحت تأثیر قرار دهد و بر بازارهای جهانی تأثیر بگذارد، وجود دارد.

مناقشه قره‌باغ فی‌نفسه در فضای بازارهای جهانی انرژی تأثیر چندانی نداشته است، به نحوی که نه‌تنها در درگیری فعلی، بلکه در جنگ‌های گذشته جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز هیچ‌گاه این مناقشه باعث تأثیرگذاری جدی بر بازارهای جهانی نشده است. با این حال جنگ ۱۲ ژوئیه ۲۰۲۰ که در منطقه تووز صورت گرفت، افزون بر آنکه در مسیر و محل عبور شبکه راه‌آهن باکو ـ تفلیس ـ قارص بود، اهمیت بسیار زیادی نیز در حوزه انرژی داشت، زیرا از آن منطقه دو خط لوله مهم به سمت گرجستان، ترکیه و اروپا کشیده شده است که هر یک دارای اهمیت خاص خود هستند:

۱- خطوط لوله گاز طبیعی آذربایجان و ترکیه (تاناپ): این خط لوله بخشی از کریدور جنوبی گاز است که با هدف تنوع‌بخشی به منابع انرژی اروپا طراحی شده. نخستین مرحله آن تحت عنوان پروژه ترانس آناتولی (تاناپ) که گاز میدان شاه‌ دنیز را به ترکیه می‌رساند، سال ۲۰۱۸ افتتاح شد. این خط لوله که قرار است تا ایتالیا امتداد یابد و از آن با عنوان «جاده ابریشم انرژی» نیز یاد می‌شود، با مشارکت ۱۲ شرکت و ۶ کشور و با ۴۰ میلیارد دلار سرمایه احداث شده است. اگرچه اکنون پروژه تاناپ با ظرفیت اولیه انتقال ۶ میلیارد مترمکعب گاز به بهره‌برداری رسیده، اما قرار است در آینده نزدیک پروژه تاپ (ترنس آدریاتیک پایپلاین) نیز به ظرفیت ۱۰ میلیارد مترمکعب به بهره‌برداری برسد. پروژه تاپ که ظرفیتی حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب دارد، از طریق ترکیه و یونان تا ایتالیا ادامه خواهد یافت، همچنین قرار است در آینده، گاز سایر کشورهای آسیای مرکزی همچون ترکمنستان و قزاقستان نیز از طریق این خط لوله به سمت اروپا روانه شود.

۲. خطوط لوله نفت باکو – تفلیس – جیحان: این خط لوله که از سال ۲۰۰۶ آغاز به‌کار کرده، نفت جمهوری آذربایجان را از طریق گرجستان به ترمینال دریایی در جیحان انتقال می‌دهد و از آنجا نیز به‌وسیله تانکرها به بازارهای بین‌المللی ارسال می‌شود. خط لوله باکو – تفلیس – جیهان حدود یک هزار و ۷۷۰ کیلومتر طول دارد و با هزینه ۳ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری با پشتیبانی مستقیم آمریکا احداث شده است. خط لوله مذکور که ترافیک تانکرها در تنگه‌های ترکیه را سبک‌تر کرده، به دلیل تأمین انرژی امن و بدون وقفه به غرب، از اهمیت راهبردی برخوردار است.

جنگ انرژی در قفقاز

با توجه به آنکه در منطقه قفقاز، جمهوری آذربایجان مهم‌ترین تولیدکننده و صادرکننده نفت و گاز به شمار می‌آید، کشیده شدن جنگ به میدان‌ها یا خطوط انتقال انرژی بیش از همه به ضرر باکو خواهد بود. در مراحل بعد، ترکیه و اسرائیل که مهم‌ترین مصرف‌کنندگان نفت و گاز جمهوری آذربایجان هستند، متضرر و در نهایت اروپایی‌ها کمی با چالش مواجه خواهند شد. اگر از جنبه انرژی به جنگ در قره‌باغ نگریسته شود، قاعدتاً مورد هدف قرار دادن منابع و خطوط لوله جمهوری آذربایجان می‌تواند یکی از اهداف راهبردی ارمنستان برای قطع شریان حیاتی باکو در حوزه اقتصادی باشد.

از سوی دیگر کشوری همچون روسیه نیز که همواره درصدد حفظ بازارهای اروپا و جلوگیری از احداث خطوط لوله به سمت کشورهای اروپایی بوده، از آسیب دیدن خطوط جمهوری آذربایجان و توقف جریان صدور نفت و گاز این کشور می‌تواند منتفع شود، زیرا مسکو این خطوط لوله را ناامن و نامطمئن برای درازمدت به تصویر می‌کشد و در عوض کشورهای اروپایی را بیش از گذشته به همکاری با خود ترغیب می‌کند.

آمریکا نیز به نوبه خود از وقوع چنین حوادثی منتفع خواهد شد، به‌خصوص که تمایل دولت ترامپ برای فروش گاز مایع به کشورهای اروپایی و حتی ترکیه در سال‌های اخیر با رشد قابل توجهی مواجه بوده است. بر این اساس آمریکایی‌ها تلاش کرده‌اند تا حد ممکن از طرق مختلف از جمله اعمال فشار و تحریم، منابع نفتی و گازی رقیب را از عرصه خارج کنند تا بازار برای صادرات نفت و گاز خود فراهم شود.

با این حال اکثر کشورهای اروپایی به‌رغم آنکه در سال‌های گذشته به واردات انرژی از جمهوری آذربایجان به مثابه یکی از خطوط جهت تنوع‌بخشی واردات خود نگاه کرده‌اند، اما تمایل چندانی ندارند بر اساس تبلیغات باکو در خصوص احتمال آسیب رسیدن به منابع و خطوط انتقال انرژی وارد مناقشه شوند و به حمایت از یک طرف بپردازند. آنها تصور می‌کنند که جمهوری آذربایجان بیش از حد به بزرگنمایی خطر حمله به تأسیسات انرژی خود مبادرت می‌ورزد و از این طریق قصد دارد حمایت بیشتری در جامعه بین‌المللی به نفع خود و علیه ارمنستان کسب کند.

به هر روی نه در درگیری‌های ماه ژوئن و نه در درگیری‌های فعلی، هیچ آسیبی به خطوط لوله انتقال نفت و گاز جمهوری آذربایجان نرسانده است، به همین دلیل جنگ در قره‌باغ تأثیر چندان زیادی بر بازارهای انرژی در جهان نگذاشته است. البته اگر جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و اسرائیل موفق به تغییر موازنه در صحنه نبرد شود، امکان هرگونه حمله از سوی ارمنستان به مسیرهای انتقال انرژی باکو وجود دارد. تنها در چنین حالتی می‌توان انتظار داشت که مناقشه قره‌باغ تأثیر جدی بر بازارهای انرژی جهان بگذارد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *