سیمای جاسک در توسعه منافع ملی ایران
خبر خوش اینکه سرانجام احداث پایانه صادرات نفتی ایران در سواحل جاسک در مکران آغاز شد. پس از قریب به چهار دهه گفتوگوی ملی، با اجرای یک خط لوله صادراتی از تلمبهخانههای گوره بوشهر در نزدیکی جزیره خارک به جاسک فعلاً امکان روزانه یک میلیون بشکه صادرات نفت، خارج از تنگه هرمز، برای ایران فراهم […]
خبر خوش اینکه سرانجام احداث پایانه صادرات نفتی ایران در سواحل جاسک در مکران آغاز شد. پس از قریب به چهار دهه گفتوگوی ملی، با اجرای یک خط لوله صادراتی از تلمبهخانههای گوره بوشهر در نزدیکی جزیره خارک به جاسک فعلاً امکان روزانه یک میلیون بشکه صادرات نفت، خارج از تنگه هرمز، برای ایران فراهم میشود.
ریاستجمهوری روز پنجشنبه پنجم تیرماه امسال دستور رسمی آغاز عملیات احداث این خط لوله را رسماً صادر کردند. البته این خط در پایانه جاسک مخازن ذخیره نفت خام برای حداقل ۱۰ میلیون بشکه و قابل افزایش تا ۴۰ میلیون بشکه را نیز در دست اقدام دارد.
پیش از این همسایگان عرب ایران که آغازگر ایجاد ناامنی نفتی در خلیج فارس با کمک به صدام معدوم در حمله به نفتکشهای سکوهای تولید نفت و پایانههای ایرانی بودند، برای خود چارهاندیشی کردهاند. عربستان در دریای سرخ، پایانهای با ظرفیت ۸ میلیون بشکه در روز در بندر ینبوع ایجاد کرده است. امارات نیز در دریای عمان در بندر شارجه پایانهای با ظرفیت ۴ میلیون بشکه صادرات روزانه احداث کرده است. این دو کشور برابر با دوسوم توان تولید نفت خود از عبور از تنگه هرمز برای صادرات اعلام بینیازی کردهاند.
البته این دو کشور با همکاری آمریکا، فرانسه و دیگر معاندین ایران و جمهوری اسلامی خلیجفارس را از زمان حمله صدام معدوم ناامن کرده بودند. از آغاز جنگ هشتساله در سال ۱۳۵۹ تعرض به تأسیسات تولیدی و صادراتی نفت ایران، سپس به نفتکشهایی که نفت ایران را حمل میکردند، آغاز کرده بودند و به ظلم و جنایت تا آخر جنگ ادامه دادند. با این تجاوزها از همان ابتدای جنگ ارزیابی داشتن امکانات صادرات نفت خارج از خلیج فارس مطرح شد.
من در سالهای آغاز جنگ هم در هیئتهای نمایندگی ایران در نشستهای اوپک، بهعنوان کارشناس امور بینالمللی انرژی و دیپلمات ارشد ایران در منطقه خلیجفارس شرکت و تحرکات صدام و یارانش را در منطقه رصد میکردم. بهویژه پس از آزادسازی خرمشهر و افزایش حملات به نفتکشها لزوم وصول به سواحل اقیانوس هند در دریای مکران جدیتر مینمود. من که بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران از کویت شاهد و نگران موقعیت ایران در بازار جهانی نفت بودم، از سال ۱۳۶۴ بهعنوان مسئول دیپلماسی نفتی/ انرژی در دفتر مطالعات وزارت امور خارجه لزوم احداث پایانه نفتی ایران در سواحل مکران را پیگیر بودم. چندان که در بردن پیام رئیسجمهوری وقت ایران (مقام معظم رهبری) برای مرحوم سلطان قابوس بهویژه در مورد شرارتهای مشترک آمریکا، صدام و متحدان عرب او، علیه تجهیزات نفتی ایران میباید مطرح میکردم.
سلطان قابوس ضمن ابراز همدردی و قول همکاری در کاهش دادن تشنجات منطقهای، آمادگی خود را برای استفاده ایران از امکانات عمان اعلام کرد. ایشان بهویژه از برنامههایش در مناطق صحار و دَقوم در شمال مسقط برای احداث پایانه و انبارهای نفتی سخن گفت.
در پی ارائه طرحهای پایانه در سواحل ایرانی در دریای مکران بهویژه در نزدیکی پایگاه دریایی جاسک، برای حفاظت بیشتر، مرحوم هاشمی رفسنجانی و وزیر نفت وقت، آقای مهندس سید محمد غرضی به تهیه طرح خط لوله و اجرای آن اهتمام ورزیدند. در این طرح قرار شده بود که خط لولهای با قطر یکونیم متر در امتداد سواحل ایران در خلیج فارس احداث شود و پس از عبور از منطقه بندرعباس و میناب به منطقه جاسک برسد و در جاسک پایانه مناسب برای تحویل نفت خام به نفتکشهای اقیانوسپیما احداث شود. عملیات اجرایی خط آغاز شد و به یاد عملیات نظامی محرم علیه متجاوزین این خط لوله «محرم» نامیده شد. این خط لوله تا منطقه کنگان در شرق استان بوشهر کشیده شد، اما با تعویض وزیر نفت و پایان جنگ متوقف شد.
دوباره بازار نفت رونق گرفت و همگان در پی مصرف دلارهای ناشی از فروش نفت شدند و سرمایهگذاری در این پروژه فراموش شد. سپس بوروکراتها از علاقه مرحوم هاشمی به پروژههای آبی سوءاستفاده کردند و خط لولهای را که برای منافع استراتژیک ایران، حفظ منافع ملی و سهم ایران در صادرات اوپک طراحی و اجرا میشد تغییر کاربری دادند و آن را برای انتقال آب از سرشاخههای رودخانه زهره به انتقال آب برای مناطق ساحلی تخصیص دادند. همین گروه هم به جای پیگیری منافع ملی ایران از میدان عظیم گازی در دریا که با شیخنشین قطر مشترک بودیم، وقت و حیثیت ایران را صرف مذاکره برای پروژه خیالی انتقال آب به قطر کردند که تنها دستاوردشان مشغول کردن سیاستگذاری برای پارس جنوبی در ایران بود که منجر به سبقت گرفتن ۱۰ ساله شیخنشین قطر از ایران در بهرهبرداری از عظیمترین میدان گازی دنیا شد!
با توجه به اینکه عربستان سعودی و امارات هر یک بهاندازه دوسوم ظرفیت صادراتی خود خطوط لوله به خارج از تنگه هرمز احداث کردهاند، ایران نیز باید با سرمایهگذاری بیشتر توان صادراتی پایانه جاسک را حداقل به روزانه ۳ میلیون بشکه و ظرفیت مخازن انبار کردن نفت خام را در جاسک به ۵۰ میلیون بشکه برساند. بهویژه که ارتفاعات مشرف به پایانه اجازه بهترین استفاده از فشار طبیعی ثقلی برای پر کردن کشتی در هنگام بارگیری را میدهد.
نگارنده بهعنوان رئیس هیئتمدیره شرکت توسعه جاسک با گردآوردن بیش از ۴۰ کارشناس ارشد، طرحهای توسعه این منطقه را تهیه کردیم که قبلاً گوش شنوایی برای طرحهای توسعهای وجود نداشت. اکنون هم با صادرات کمتر نفت ضروری است بهای نفت چه در فروش داخلی و چه از صادرات اکیداً به مخارج جاری بودجهای داده نشود و با اولویت بخشهای نفت و گاز، کل درآمدهای نفت و گاز صرف سرمایهگذاری و دادن وام به بخش خصوصی برای سرمایهگذاری شود.
ریاست محترم جمهوری امیدواری دادند که حتی فولاد از منابع داخلی تأمین میشود پس چه بهتر که از فروشهای ریالی منابع نفتی برای گشایش اعتبار اسنادی (السی) ریالی برای صنعتگران و پیمانکاران ایران در اجرای پروژههای توسعهای و سرمایهگذاریها بهرهگیری شود. در همین راستا ضروری است تکرار کنم بهجای پرداخت یارانه نقدی از بهای فروش فرآوردههای نفتی هم بهتر است این پولها صرف گشایش اسناد اعتباری برای کالاهای ایرانی شود و این کالاها در ازای کوپن یارانه به خانوارهای مستحق یارانه داده شود. الهی آمین.
دیدگاهتان را بنویسید