روایت جالب سید محمود دعایی از دیدارشان با آیت الله العظمی سیستانی/و بیان کمالات اخلاق و درایت و خدمت های ایشان
آیت الله العظمی سید علی سیستانی، مرجع عالیقدر نجف پس از ارتحال آیت الله خوئی زعیم حوزههای علمیه، مرجعیت دینی نجف و در اصل عراق را متعهد شدند. در بررسی عملکرد و حضور ایشان در عرصه جامعه دینی باید گفت که خط مشی های ایشان در تاریخ مراجع کم نظیر بوده و از برکات […]
آیت الله العظمی سید علی سیستانی، مرجع عالیقدر نجف پس از ارتحال آیت الله خوئی زعیم حوزههای علمیه، مرجعیت دینی نجف و در اصل عراق را متعهد شدند. در بررسی عملکرد و حضور ایشان در عرصه جامعه دینی باید گفت که خط مشی های ایشان در تاریخ مراجع کم نظیر بوده و از برکات وجودشان جوامع دینی بسیاری تحت تأثیر افکار و اجرائیات وی (مخصوصا در دوره یورش داعش به عراق) قرار گرفته؛ که سبب ظهور ارمغان های فراوان و گرانبهایی از جانب ایشان به جوامع شیعی و سنی شده است.
سید محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در نوشتاری خاطرات خود را از چهار دیدارش با آیت الله سیستانی را نقل می کند که به گزیده آن اشاره می کنیم:(( بیش از سی سال می شد به عتبات مشرف نشده و تجدید عهدی با ذوات مقدس آن دیار نکرده بودم. تا اینکه در سال ۱۳۹۱ توفیق یافتیم خانوادگی به زیارت برویم پس از این مدت طولانی وقتی به نجف اشرف مشرف شدند دیدن تغییرات چندانی صورت نگرفته و دستکم اطراف حرم هنوز برایم کاملا آشناست؛ چرا که سیاست بعثی ها ویرانه شدن نجف اشرف بود! شهر فرو رفته در غبار و گرد آلود به نظر میرسید، با خانه هایی که بعضاً در معرض تخریب قرار داشت، هر چند در دور و اطراف مواردی از نوسازی و بازسازی به چشم می خورد. اما شارع الرسول(ص) به همان سبک قدیم مانده بود و کوچه تنگی که از آن منتشر می شود و به خانه استیجاری مرحوم امام منتهی می گردد؛ خیابان و کوچه و خانه ای با هزاران خاطره تلخ و شیرین از قضا منزل کهنه و کوچک حضرت آیت الله العظمی نیز در یکی دیگر از کوچه های تنگ و بسیار ساده همان خیابان قرار دارد. به زیارت ایشان رفتم. هرچند اصرار کردم مرجع عالیقدر نگذاشتند دستشان را ببوسم. اتاق کوچک مرتبی داشتند، بسیار ساده و بی پیرایه. تمام مدت دو زانو نشستند و از هرگونه تشریفاتی پرهیز داشتند. زهد، ساده زیستی، فروتنی و تواضع ایشان به راستی کم نظیر است. شنیده بودم به یکی از علمای ایران فرموده بودند:(( باید توجه داشت همه مردم دین را از روی عقل و استدلال نپذیرفتند، بلکه به روحانیت اعتماد کردند و چون دیدن آن ها مردمان خوبی هستند، متدین شدند. اینها اگر اعتمادشان را به روحانیون از دست بدهند به دین هم بیاعتماد میشوند. )) همین است که خودشان با وجود همه امکانات مالی و اعتباری هنوز در این خانه زندگی میکند که از حد متوسط مردم ما هم پایینتر است.
ایشان جوانان را به مطالعه تشویق کردند و فرمودند در انتخابات آمریکا که پیش بینی می کردند اوباما برنده شود، زندگی نامه اش را که به عربی ترجمه شده بود خواندم و آنگاه دست بنده زاده را گرفتند و توصیه فرمودند: زیاد بخوان و به مطالعه تاریخ کشور خودت اکتفا نکن تاریخ کشورهای همسایه و جهان را نیز بخوان.))
سیدمحمود دعایی به روایت خودش چهار بار خدمت آیتالله سیستانی رسیده است که در عبارت آخرین دیدار می گوید:(( دوستان عزیز ما در دفتر حضرت امام می خواستند مستندی درباره مرحوم حاج آقا مصطفی و زندگی مرحوم امام(ره) در نجف اشرف تهیه کنند؛ از این جهت امر فرمودند به نجف اشرف مشرف شوم و چند روزی در خدمتشان باشم. از دل و جان پذیرفتم و در کنار آن، به محضر آیتالله العظمی سیستانی نیز مشرف شدم. در این دیدار یکی از روحانیون دانشور و بسیار عزیز مقیم ایران نیز همراهم بود. خانه مرجع بزرگوار همان خانه قدیمی بود که البته قدیمی تر شده و رفتارشان نیز همانگونه فروتن و آموزنده بود.
خوشبختانه در این ایام به برکت مجاهدت دولت و ملت و هماهنگی با تصمیمات مرجعیت دینی، اوضاع عراق بسیار به هنجار تر شده و آرامش بیشتری بر آن حاکم شده بود که الحق جای قدردانی داشت. در اینجا حضرت آیت الله نکته مهمی را یادآور شدند که فکر میکنند در تاریخ مرجعیت بیسابقه باشد و آن اینکه به مقلدان ساکن عراق فرمودند لزومی ندارد وجوهات شرعی را به نمایندگان ایشان بدهند یا برای ایشان بفرستند، بلکه می تواند در هر کاری که خود مصلحت می دانند خرج کنند و از جمله فقرا را مساعدت نماید. در پرتو همین اجازه عام، حرکت های بزرگی در آن شرایط بحرانی صورت گرفته است که در غیر اینصورت به مشکل تبدیل می شد؛ همچون تشکیل بسیج مردمی و تقبل هزینه های آن بی آن که بار مالی برای دولت ایجاد کند، رسیدگی به پناهندگان بسیاری که در نتیجه پیشروی داعش و فرار به مناطق امن تر معضلی شده بودند، یاری به نیازمندان شیعه و سنی و کمک به کردان ایزدی که صدمات بسیاری را از ناحیه هجوم وحشیانه داعش داشته بودند و… . این امر علاوه بر اینکه به متدینان عراق شخصیت و اعتماد به نفس میدهد که تا چه حد مورد اعتماد مرجعیت هستند، روح آزاد و بزرگ منشی و طبع بلند حضرت آیت الله را نیز نشان می دهد که چقدر از نام خواهی و سلطه جویی گریزانند؛ زیرا قاعدتاً دریافت وجوهات شرعی زمینه و پشتوانه قدرت مراجع است و ایشان اینگونه بزرگوارانه آن را در اختیار خود مقلدان قرار داده تا در موارد مقتضی و به تشخیص خود هزینه کنند.
البته درباره مقلدان ساکن غیر عراق این امر منطبق نیست زیرا ایشان می فرمایند شهریه طلاب ب را باید تامین کرد و بسیار اصرار دارند از دولت عراق و هیچ دولت دیگری کمک مالی نگیرند و معتقدند حوزه های علمیه و روحانیت شیعه باید همچون سیره دیرینهاش مستقل از دولت ها بمانند.
و اما کلام آخر:
طبیعی است که مجموعه این منش و بینش که حاکی از دانش عمیق و وسیع، انصاف، بی طرفی، دوراندیشی، واقعبینی و دقت نظر در امور مختلف است منشأ نفوذ کلمه میباشد.
منبع: مجله عصر اندیشه
دیدگاهتان را بنویسید